چندی پیش یکی از استادان اقتصاد، مقایسهای میان وضعیت ایران و دیگر کشورهای در حال توسعه انجام داده و نتیجه گرفته است که وضعیت زندگی ایرانیان نرمال است. این مطلب بسیار به اشتراک گذاشته شده است. از سوی دیگر، یکی از استادان جامعهشناسی گفته است که ایرانیان در شهرهای بزرگ ماند تهران با توجه به تورم فزاینده و دور از تصور مسکن، به زندگی اشتراکی روی خواهند آورد و همین امروز هم افراد زیادی با هم زندگی میکنند که قالبهای مختلف مانند خوابگاه خودگردان، خانهی جمعی، ازدواج سفید و مانند اینها دارد. ما در حال دگرگون کردن شیوههای زندگی خود به دلیل فشارهای اقتصادی هستیم. واقعا سبکهای زندگی ایرانیان تحت تأثیر چه عواملی است و به ویژه وضعیت اقتصادی مؤثر بر سبکهای زندگی چگونه است؟ در اینجا به برخی نکات اشاره میکنیم. این نکات نه کامل هستند و نه مهمترین نکات اما همه اهمیت دارند.
-
سنت غذای چینی و تجارت حیوانات وحشی
مقامات بهداشتی چین اولین بار در آغاز سال 2019 بود که وجود مشکل را به رسمیت شناختند. هر روز تعداد بیشتری از بیماران بدون داشتن ذاتالریه ولی دارای علائمی نظیر تب و سرفهی خشک، شناسایی میشدند، در برخی موارد بیمار نجات پیدا نمیکرد. پزشکان این بیماری را که عامل آن نوعی ویروس کرونا بود، کووید-19 (coronavirus disease, 2019) نامگذاری کردند. با انجام تحقیقاتی، مشخص شد به احتمال بسیار زیاد یک بازار مواد غذایی به نام هوآنان (Huanan) در ووهان منشاء اولیهی این ویروس است. از بین 41 بیمارِ اول، 27 تن از آنان در این بازار حضور داشتهاند. این یک مدرک قطعی برای نتیجهگیریِ نهایی نبود با این حال مقامات چینی بازار هوآنان را تعطیل کردند، چراکه این اتفاق برای مقامات چینی تازگی نداشت، قبلا هم در چنین بازارهایی، وقایعی مشابه رخ داده بود.
همهگیری کرونا مجموعهی بزرگی از دستورهای بهداشتی و رفتاری را به همراه آورد. حجم وسیعی از تبلیغات و آموزش در حال انجام است و جامعه آماج پیامهای رنگارنگ شده است. از توصیههای سازمان بهداشت جهانی گرفته تا انبوه کلیپها و متنها در فضاهای رسانهای، حجم سنگین اطلاعات همچون سیل هیجان بر جامعه میبارد. مروری بر منطق این پیامها نشان میدهد که همهی علوم کموبیش برای وضعیت جدید حرفی برای گفتن دارند. مدتهای مدیدی است که بخش بزرگی از سیاستِ حکمرانی روی ایدهی فرهنگسازی سوار شده است. این ایده برای مواجهه با بحرانهای خرد و کلان آموزش، پیامهای فرهنگی را همچون دم دستترین راه حل به کار میبندد. این مسأله در دامنهای جهانی قابل بررسی است و محصول سیاستهای خاصی است که روی ایدهی خودتنظیمی سوار هستند. ایدهی خودتنظیمی یا خودگردانی بر این فرض استوار شده است که اگر هر کس درست عمل کند، جامعه درست عمل خواهد کرد. این، نوعی وارونهخوانی از مسایل و راهخلهای اجتماعی است. در این مقاله بررسی میکنیم که چنین ایدهای چه مشکلاتی را در دورهی کرونا پدید آورده است.
آیندهپژوهان ذاتاً آغوش بازی نسبت به تغییرات بنیادین در زندگی بشر دارند و پدیدههایی نظیر بروز کرونا را فرصتی برای تحقق دنیایی نوین و خلاق میدانند؛ اما سؤال اساسی اینجاست که آیندهپژوهان مشروعیت تحمیل چنین دیدگاهی به جوامع را، پیش از جلب رضایت اکثریت آنان دارند؟ اگر پاسخ منفی است، آیا آیندهپژوهان میتوانند به مسئله مدیریت بحران وارد شوند؟ آیا این برخلاف ویژگیهای آیندهپژوهی مثل بلندمدت نگری و ارتقا آمادگی برای مقابله با سناریوهای آینده نیست؟ بهعبارتدیگر، اگر سطح سوم از مواجهه با پدیده شیوع کرونا را نتوانیم برای عموم تجویز کنیم، آیا میتوانیم از آیندهپژوهی برای سطح دوم مواجهه و مدیریت و برنامهریزی برای بحران در کوتاهمدت استفاده کنیم؟
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.