Project Description
عدم قطعیت و تصمیمگیری
در این گردآوری، به برخی منابع در مورد تصمیمگیری در شرایط وجود عدم قطعیت مینگریم و با خلاصه کردن آنها، در پی روشن کردن کلیت این بحث هستیم. عدمقطعیت یعنی چه؟ در شرایطی پدید میآید؟ چه سطوحی دارد؟ تصمیمگیری در سطوح مختلف عدمقطعیت چگونه است؟
عدم قطعیت چیست؟
زندگی سراسر عدم قطعیت است. فارغ از تفاوتهای مفهومی در دانشهای مختلف، مفهوم عدم قطعیت بهطور عمومی مطمئن نبودن در مورد واقعیت پدیدهها، رویدادها و یا تغییرات است. بنابراین هر چه از اطمینان کامل دور شویم و به بیاطمینانی نزدیکتر شویم، عدم قطعیت بیشتر میشود (NRC, 2000). بنابراین وقتی افزایشی، کاهش یا ثابت بودن روند تغییرات مشخص نیست، وقتی با هیچ گونه احتمالی نمیتوان گفت پدیدهای رخ خواهد داد یا نه و یا وقتی که نمیتوان از بود و نبود امری در آینده مطمئن شد، با عدمقطعیت روبهرو هستیم. مثلا وقتی میگوییم ممکن است جنگ شود یا نشود، در مورد رخ دادن جنگ وضعیتی عدمقطعی داریم یا وقتی میگوییم ممکن است تورم کم شود، به همین ترتیب باقی بماند و یا بیشتر شود، در مورد نرخ تورم عدمقطعیتی وجود دارد. همچنین وقتی میگوییم در انتخابات آینده تا نامزدی مشخص نشود، هیچ چیز نمیتوان گفت، در فضای عدمقطعیت سخن میگوییم.
از نگاه سیستمی، عدم قطعیت توصیف کنندهی نقص دانش بشر دربارهی وضعیت و پیشرفت سیستم در محیط است. وضعیتی که عدم قطعیت در تصمیمگیری به وجود میآورد، باعث ایجاد انحرافات مثبت (شانس) و منفی (تهدید) از نتایج مورد انتظار می¬شود (Ivanov, Sokolov , 2009). میزان ابهام به طور مستقیم به محیط موجود بستگی دارد و لذا میتوان گفت عدم قطعیت عبارت است از عدم اطمینان در رابطه با مسالهای خاص در محیط پیرامون مساله. در حقیقت با توجه به محیط است که میزان عدم اطمینان را تعیین میکنیم. اگر تصمیمگیری به عنوان سیستم در نظر گرفته شود، هدف آن تعیین بهترین گزینه و اجزای آن شامل تصمیمگیران، گزینههای موجود و محدودیتهای مستقیم است و محیط سیستم، طبیعت است یعنی همهی نیروهای خارجی. آنگاه هرچه محیط ناشناختهتر باشد، تاثیرات محیطی نمایانتر میشود چرا که رفتار سیستم نامشخصتر میشود و عدم قطعیت افزایش مییابد اما هر چه محیط باز شود یعنی محدودیتها شناختهتر شوند، گزینهها مشخصتر خواهند شد یعنی رفتار سیستم معلوم میشود.
چه پدیدههایی ممکن است عدمقطعی باشند؟
به واقع چه پدیدههایی ممکن است عدمقطعی باشند؟ تقریبا اکثر پدیدههای جهان و یا شاید همهی آنها! برخی از این پدیدهها قابل آزمایش و تجربه شدنی هستند ولی به علت تغییرپذیری طبیعت در هر تجربه ممکن است نتیجهی جدیدی بهدست آید. نتایج حاصل از پدیدههای تجربه شدنی معمولا از روند خاصی پیروی مینمایند و میتوان پس از آزمایشهای بسیار، نتیجهی آزمایش جدید را پیشبینی نمود. از این پدیدهها به عنوان پدیدههای تصادفی یاد میشود. اما برخی از پدیدههای جهان یا قابل تجربه نیستند یا ادراک آنها به عنوان یک تجربه خارج از فهم است. این پدیدهها اغلب تحت تفکرات مختلف کیفیتهای متفاوتی دارند، و لذا نمیتوان تجربهی واحدی را برای آنها در نظر گرفت. این پدیدهها با منطق فازی تحلیل میگردند.
در دنیای واقعی، انواع مختلفی از عدم قطعیت وجود دارد که دو گروه عمده از آنها عبارت هستند از: فازی بودن و تصادفی بودن با وجود همهی این تفاسیر جهان نه فازی است و نه تصادفی، بلکه گاهی اوقات میتوان آن را تصادفی در نظر گرفت، گاهی اوقات فازی و گاهی هم میتوان آن را با ترکیبی از این دو نوع فضا تحلیل نمود. در نتیجه میتوان دنیای عدم قطعیت را به سه بخش تصادفی، احتمالی و ترکیبی تقسیم نمود (Gao , 2009).
عدمقطعیت طبیعی و دانشی
زمانی که قرار است تصمیمی گرفته شود، عدم قطعیت در این است که تصمیمگیر نمیداند کدام موقعیت طبیعی رخ میدهد. (Monahan G E, 2000). در مواجهه با عدمقطعیتهای متفاوت، اساسیترین مساله، یافتن منبع ایجاد این عدم قطعیت است. تنها دلیل ایجاد عدم اطمینان در رابطه با یک مورد خاص، نبود آگاهی کافی در آن زمینه است. ناآگاهی میتواند انواع گوناگونی داشته باشد، اما میتوان بهطور کلی اکثر آنها را در دو دستهی زیر جای داد:
– تغییرپذیری طبیعی
– عدم قطعیت دانش
آنجا که پای نبود دانش انسان در مورد جهان مادی به میان میآید، با عدم قطعیت دانشی روبهرو هستیم اما آنگاه که پیچیدگی ارزشها و آرمانهای سازمانی و اجتماعی بشر وجود دارد، تغییرپذیری طبیعی است که پای عدمقطعیت را پیش میکشد. تغییرپذیری طبیعی به مشاهدات تصادفی در طبیعت بر میگردد، و عدم قطعیت دانش به وضعیت تحلیل اطلاعات ما در مورد سیستم و میزان توانایی بشر برای اندازهگیری و مدل نمودن آن (Wallingford , 1997).
بهطور کلی عوامل زیر را میتوان به عنوان عوامل بهوجود آورندهی عدم قطعیت نوع دوم یعنی ناشی از کمبود دانش در نظر گرفت. (Ivanov, Sokolov, 2009)
1- فعالیتهای ناشناختهای که به صورت عمدی، جهت مقابله، از سوی سیستم رقیب صورت میگیرد.
2- اثرگذاری پدیدههای وابسته به پدیدهی مورد مطالعه و کسب اطلاعات ناکافی در مورد آن.
3- عدم قطعیت ناشی از تفکرات بشر
4- عدم آگاهی و دانش بشر.
اما بر اساس برخی تحقیقات دیگر به عوامل زیر در مورد عدمقطعیتهای دانشی اشاره کرد:
• عدم قطعیت دانش اغلب با عناوین زیر بیان میشود:
– عدم قطعیت ادراکی
– عدم قطعیت تابعی
– عدم قطعیت داخلی
– عدم قطعیت ذهنی
– ناتمام بودگی
بر اساس همان تحقیقات، عدمقطعیتهای طبیعی نیز به صورت زیر تقسیمبندی میشوند:
• تغییرپذیری طبیعی اغلب با عناوین زیر بیان میشود:
– عدم قطعیت شانسی
– عدم قطعیت بیرونی
– عدم قطعیت ذاتی
– عدم قطعیت موضوعی
– عدم قطعیت تصادفی
– عدم قطعیت آماری
– عدم قطعیت سادهنشدنی
– عدم قطعیت بنیادی
– عدم قطعیت دنیای واقعی
سطوح قطعیت در تصمیمگیری
تصمیمگیری با توجه به قطعیت پدیدهها و روندها در آینده، سطوح مختلفی دارد . در سطح یک، احتمالاتی وجود دارد که نشان میدهد یکی از وضعیتهای آینده محتملتر است و در مورد آن توافق وجود دارد. در این سطح اصلا با عدمقطعیت در تصمیمگیری روبهرو نیستم و در نتیجه با توجه به پیشبینیهایی که داریم، تصمیم مشخصی میگیریم. سازمانها در این سطح، سیاست و برنامهها و اقدامات یگانهای را تدوین میکنند.
اما در سطح دوم قطعیت در تصمیمگیری، یک یا چند آینده وجود دارند و باید در هر مورد تصمیم مناسبی داشت. بنابراین به تصمیمگیری و برنامهریزی سناریویی یا تصمیمهایی برای حالتهای مختلف نیاز داریم. بر این اساس، چندین نوع تصمیم داریم و با پایش نشانههایی مشخص میکوشیم هر کدام از آنها که به تحقق نزدیک میشوند، تصمیمهای مورد نظر را اتخاذ کنیم.
در سطح سوم، طیفی از آیندهها و نه چند آیندهی مشخص داریم یعنی هر کدام از پدیدهها و روندهای عدمقطعی ممکن است به صورت طیفی رخ دهند و با هم ترکیب شوند. فرض کنید دولتی ممکن است تشکیل که از چند حزب با ترکیبهای مختلفی پدید میآید و در نتیجه تصمیمهای آینده در مورد این دولت باید شامل طیفی از وضعیتها در آینده باشد.
در سطح چهارم با ابهام کامل روبهرو هستیم یعنی عوامل عدمقطعی بسیار زیاد هستند یا این که خود این عوامل نامشخص هستند. در این شرایط، معلوم نیست که باید برای چه آیندهای تصمیم بگیریم و هر حالتی ممکن است. در حالت ابهام یا سطح چهارم عدمقطعیت، برای تصمیمگیری توصیهای وجود ندارد چون در واقع موضوع تصمیمگیری مشخص نیست.
شکل1: سطوح قطعیت در تصمیمگیری
از عدمقطعیت تا شکست تصمیمگیری
پس معلوم شد که عدمقطعیت از ناآگاهی میآِید. اینک باید دید ناآگاهی از کجا میآید؟ از عوامل افزایش آگاهی در مورد پدیدهها میتوان به مواردی همچون کسب تجربه، استدلال و پژوهش اشاره نمود. هر یک از این موارد ممکن است بتواند تا حدودی عدم قطعیت را کاهش دهد. در جهان هستی رخدادهای غیرقطعی فراوانی وجود دارد. برخی از این رخدادها عدم قطعیت خود را از منبع تغییرپذیری طبیعی دریافت مینمایند و لذا میتوان با مشاهدات پیدرپی اطلاعاتی را در مورد آن به دست آورد اما رویدادهایی که از منبع نقص تغذیه میشوند معمولا در ابهام کامل به سر میبرند و لذا چیزی به جز استدلالها و نتیجهگیریهای بشری که ریشه در عقل و احساس انسان دارد نمیتواند در زمینهی کاهش عدم قطعیت آنها کمک نماید.
فضای عدم قطعیت را میتوان با توجه به هدف تحلیلگر، گسترش یا کاهش داد. در شکل گسترش عدمقطعیت لایههای مختلفی را میتوان دید که هر یک با توجه به هدف تحلیلگر و همچنین رویدادن یا رویندادن پدیده، مورد توجه قرار میگیرند. در مرحلهی اول یعنی قبل از وقوع پدیده عدم قطعیت مورد توجه میباشد زیرا هیچ اطلاعاتی از پدیده و نحوهی وقوع آن و نتایج آتی وجود ندارد. ریسک از عدم قطعیت آغاز می شود و پس از وقوع پدیده مساله وارد دنیای ریسک میگردد. اختلال (اثر آشفتگی) نتیجهی ریسک است. سرانجام، شکست نیز ناشی از اثرات آشفتگی میباشد. چنان که مشاهده میشود شکست را با در نظر گرفتن عدمقطعیتها میتوان کنترل کرد.
شکل2: گسترش عدمقطعیت
انتخاب هوشمندانه در شرایط عدمقطعیت
در کتاب انتخابهای هوشمندانه (1394) یک فصل به تصمیمگیری در شرایط عدمقطعیت اختصاص دارد. او نویسندگان نشان میدهند آنجا که عدم قطعیت وجود دارد، هیچ تضمینی نیست که انتخاب هوشمندانه به پیامدهای مطلوب بینجامد! گرچه بسیاری از مردم درمورد کیفیت تصمیمهای خود و دیگران براساس کیفیت پیامدها قضاوت میکنند و نتیجهی تصمیم را ملاک میدانند، این نگاه اشتباه است. گاهی گزینهها بهاندازهی کافی روشن نیستند. مثلا آبوهوا وضعیتی قطعی ندارد. اگر شما برمبنای پیشبینی سازمان هواشناسی عمل کنید و سپس وارون آن رخ دهد، در هوشمندانه بودن انتخاب شما تردید وارد نمیشود. با این حال، اگر با توجه به عدمقطعیت وضعیت آبوهوا، پیشبینی وضعیتهایی غیر از پیشبینی هواشناسی را هم داشته باشید، انتخاب شما هوشمندانهتر میشود و گرچه تضمینی برای مطلوب بودن پیامد آن نیست، لااقل احتمال رسیدن به پیامد مطلوب را بالا میبرد.
برای این کار، باید عدمقطعیت را همچون ریسک تحلیل کنیم یعنی آن را ریسکنما در نظر بگیریم. نخست همهی عدمقطعیتها را پیدا کنیم، سپس آنها را به مؤلفههایی تقسیم کنیم و به مؤلفههای مختلف آنها امتیاز دهیم و پیامد تصمیمهای مختلف خود در هر یکی از وضعیتهای ممکن با نموداری مانند نمودار درختی نشان دهیم. تقریباً همهی تصمیمها کموبیش با عدم قطعیت همراهند، اما بسیاری از عدم قطعیتها تأثیر چندانی بر پیامدها ندارند. اگر بخواهید عدم قطعیتهایی را که از اهمیت بیشتری برخوردارند برای گنجانیدن در ریسکنما انتخاب کنید، فقط دو کار زیر را انجام دهید:
• فهرستی از همهی عدم قطعیتهایی را که ممکن است تأثیر قابل توجهی بر پیامدهای هر گزینه داشته باشند، تهیه کنید.
• همهی عدم قطعیتها را یکباره بررسی کنید و ببینید که نتایج احتمالی آنها چه تأثیری بر تصمیم شما دارند و این تأثیر تا چه حد است. اگر عدم قطعیتهای احتمالی خیلی زیاد هستند تعداد آنها را کاهش دهید و فقط به آنهایی که مهمتر به نظر میرسند، توجه کنید.
• شدن گسترهی هر عدم قطعیت، باید چند نتیجهی احتمالی تعریف شود؟
• چگونه میتوان هر نتیجه را به بهترین شکل تعریف کرد؟
تعداد نتایج بستگی دارد به نوع عدم قطعیتی که با آن رو به رو هستید. در بعضی از عدم قطعیتها ـ فی نفسه ـ تعداد نتایج بالقوهای که کاملاً واضح باشد، چندان زیاد نیست: کدامیک از دو حریف، مسابقهی شطرنج را میبرد؟ و یا مثلاً، لایحهای که در مجلس شورای اسلامی مطرح شده، تصویب خواهد شد یا خیر؟ بعضی از پیامدها دارای نتایج احتمالی فراوان هستند: جمعهی آینده چند نفر برای تماشای مسابقهی استقلال ـ پرسپولیس به ورزشگاه آزادی خواهند رفت؟ سود و زیان خرید سهام شرکت آیندهپردازان چقدر است؟
وقتی تعداد نتایج احتمالی زیاد است باید آنها را به صورت “بازه” یا “مقوله” ساماندهی کنید تا تعریفی که از آنها ارائه میدهید، ساده باشد. مقولهها میتواند کمّی (10 میلیون ریال، 20 میلیون ریال و …) یا توصیفی (عالی، متوسط، ضعیف؛ موفق، ناموفق، خنثی) باشد. در برخی موارد برای نشان دادن یک ارزش نمادین میتوان از یک بازهی عددی استفاده کرد تا محاسبهها و مقایسهها آسانتر شود ـ مثلاً از مبلغ 000,25ریال به نشانهی مبالغ بین 000,20 تا 000,30 ریال.
از آنجا که با افزایش تعداد مقولهها، پیچیدگی نیز افزایش مییابد، باید همیشه تلاش کنید تا مجموعهی نتایج به کمترین حد ممکن برسد ـ فقط در حد توصیف کامل پیامد، نه بیشتر.به هر حال، مقولهها باید جدا و بدون هیچگونه همپوشانی باشند و احتمال همهی آنها با هم صد شود. برای این کار، فرد یا سازمان ممکن است اطلاعات کافی داشته باشد یا میانگین نظر خبرگان یا کل افراد مورد بحث در مسألهاش را بگیرد. تا جای ممکن، باید اطلاعات کمی شوند. برای این کار میتوان ابتدا توصیف پیامدها را نوشت. سپس به آنها به صورت ترتیبی مانند کم، زیاد و متوسط ازرش داد و سپس این ارزشها را به عدد یا درصد تبدیل کرد.
برای نمونه، فرض کنید میان شام خوردن در هتل و پیکنیک در کوهستان میخواهیم انتخاب کنیم. عدم قطعیت وضع آبوهوا شامل هر دو گزینه میشود. سه معیار حضور خانوادهها، مفرح بودن و هزین را هم در نظر میگیریم. برفرض نتوانستهایم دو معیار اول را کمی کنیم اما هزینه را میتوانیم حدس بزنیم. اینک ارتباط عدمقطعیت، پیامد و تصمیمگیری در تصویر زیر نشان داده است.
شکل3: ارتباط تصمیمگیری، عدمقطعیت و پیامدها در مثال شام یا پیکنیک
منابع
هاموند، جان؛ کینی، رالف؛ رایفا، هوارد (1394). انتخابهای هوشمندانه: راهنمایی عملی برای تصمیمگیری. ترجمهی سیاوش ملکیفر، تهران: نشر کرانهی علم.
Environment Agency (2000) ,‘Climate Adaptation Risk and Uncertainty: Draft Decision Framework, Environment Agency Report no. 21, June.
Gao X. (2009),SOME PROPERTIES OF CONTINUOUS UNCERTAIN MEASURE, International Journal of Uncertainty, Fuzziness and Knowledge-Based Systems, Vol. 17, No. 3, 419-426.
HR Wallingford (1997), Application of risk methods in flood and coastal defence: Scoping Study, HR Wallingford Report SR 483.
Ivanov D, Sokolov B, (2009), Adaptive Supply Chain Management, Springer.
Liu B. (2008), Fuzzy Process, Hybrid Process and Uncertain Process, Journal of Uncertain Systems, Vol.2, No.1, pp.3-16.
Liu B. (2009), Some Research Problems in Uncertainty Theory, Journal of Uncertain Systems, Vol.3, No.1, pp.3-10.
MAFF(2000) ,‘Flood and Coastal Defence Project Appraisal Guidance Notes: Approaches to Risk’, FCDPAG4, February.
Monahan G E. (2000), Management decision making: spreadsheet modeling, analysis, and application, Cambridge University Press, England.
NRC (2000), National Research Council (US), ‘Risk analysis and Uncertainty in Flood Reduction Studies’. National Academic Press.
Van Gelder, (1999), ‘Statistical Methods for the Risk Based Design of Civil Structures’. Delft University of Technology PHD Thesis.
You C. (2009),On the convergence of uncertain sequences, Mathematical and Computer Modelling, 49, 482-487
ویسنده: لیلا فلاحی سرابی؛ پژوهشگر و تسهیلگر اجتماعی
ماهنامه پیشران (آیندهپژوهی کسبوکار)/آذرماه 98
دیدگاه خود را بنویسید