Project Description

وقتِ صفرِ فقرِ مطلق در چین

اشاره

در این یادداشت کوتاهی نگاهی خواهیم داشت به نموداری که بانک جهانی از چین منتشر کرده است. روند شگفت‌آور کاهش فقر مطلق در چین. در این نمودار، که بر اساس آمار 2018 است، انتظار می‌رفت که در سال 2020 چین فقیر مطلق نداشته باشد. امسال دولت چین اعلام کرد که به این موفقیت رسیده است گرچه مشکل ترامپ و مشکل کرونا، کاهش رشد اقتصادی و جاماندگی از پیش‌بینی‌ها را به دنبال داشتند. به هر حال، با وجود وضعیت آشفته‌ی فعلی، چیزی از ارزش‌های این دستاورد چینی کم نشده است.


خاص بودن چین

تجارب چین کم‌وبیش مختص خودش مانده است. درست مثل دیوان‌سالاری ماندرین‌ها که کسی نزدیک یک هزاره دوام داشت و با قوانینی که شاید امروز خنده‌دار بنماید، پابرجا بود. ناسیونال کمونیزم مائویی هم هر جا تقلید شد فاجعه ساخت اما لااقل در چین، به رغم وجود اغلب مشکلات رژیم‌های توتالیتر، پیروزی در جنگ، اتحاد کشور و آغاز ابرقدرت‌شدن را در پی داشت. حتی اصلاحات چینی در کمونیزم که امروز به نوعی سرمایه‌داری رفاقتی همزمان نوعی دولت‌گرایی با بنگاه‌های رقابتی عجیب و غریب و بازراهای جهانی تبدیل شده است، قابلیت الگوبرداری ندارد. البته کلیشه‌زنی از هر جامعه‌ای برای جامعه‌ی دیگر نشدنی است اما این یکی پازلی است که گویا همه‌ی تکه‌هایش فقط برای چین طراحی شده‌اند. مانند الفبای اصیل چینی، سردرآوردن از همه چیز چینی‌ها دشوار می‌نماید. دشوارتر این است که می‌بینیم چیزها مثل ساعت کار می‌کنند. دقیقا مثل بیمارستان هزار تخت‌خوابی که در کمتر از 10 روز ساخته شد تا پذیرای بیماران کرونایی باشد. البته مشکلات چینی هم همین طور هستند. نمونه‌اش دوباره از هیمن داستان کرونا، پزشکی است که 50 روز پیش از اپیدمی به خطر کرونا پی برد و حبس و تهدیدش کردند تا خودش هم به مرض کرونا جان سپرد. هم موفقیت چینی‌ها عجیب است و هم شکست آن‌ها.

 

پیچیدگی چین

جامعه‌ی چین مثل همه‌ی جوامع بزرگ، خیلی پیچیده ا‌ست اما این پیچیدگی فقط به خاطر پیچیدگی ترکیب عناصر اجتماعی و تاریخی چین نیست. ماهیت عناصر چینی به کلی متفاوت با جوامع دیگر است، به ویژه با جوامع بیرون از منطقه‌ی شرق و جنوب شرقی آسیا. کمترین همانند میان چین و دیگران پیدا شده است. برای مثال، این که چین به اندازه‌ی کافی متخصص دانش‌آموخته در غرب دارد یعنی کسانی که تحصیل می‌کنند و بازمی‌گردند یا این که حزب کمونیست با همه‌ی تجمیع ثروت و فسادش هنوز هم کارایی عملی دارد و هم مشروعیت یا این که دستورهای حکومتی برای توسعه از بالا به خوبی تبعیت می‌شوند، شگفت‌آور است. در مواردی، مردهای یک روستا برای کار به شهرها می‌روند و زن‌ها برای مهندس‌ها و کارگرها غذا فراهم می کنند تا پروژه پیش برود و مردها برگردند و دوباره زندگی با کیفیت بهتری ادامه می‌یابد. موارد بی‌شماری مثل این‌ها هنوز در حد توصیف باقی مانده است و تحقیقات اجتماعی جدی نیاز است تا نه‌تنها جامعه که اقتصاد و سیاست چین را هم بتوان شناخت. به خاطر همین، توسعه‌ی چینی برای جهانیان مثل قصه‌ی پریان است و هر گروهی تصوری اسطوره‌ای خاصی از آن دارند. حتی در میان تحلیل‌گران هم هیمن طور است و به دلیل تصور ناقص و اطلاعات متناقض موجود، گروهی می‌گویند اقتصاد چین به زودی کلا فرو می‌پاشد و گروهی می‌گویند چین نه‌تنها در اقتصاد که به طور کلی جایگزین امریکا به عنوان ابرقدرت نخست جهان خواهد شد. این‌ کلی‌گویی‌ها بیشتر برپایه‌ی تصورات است چون ابزار اصلی دانش اجتماعی و انسانی مقایسه‌ است و وقتی عناصر اجتماعی و فرهنگی چینی هنوز چنین غیرقابل‌مقایسه مانده‌اند، تحلیل‌ها بیشتر به سمت فرضیات و قیاس‌های نامطمئن می‌رود.

 

 

به کجا چنین هراسان؟”

ماهنامه پیشران شماره دی‌ماه 98

 

گزارش چین: امروز و فردا

در نمودار ارائه‌شده به سازمان تجارت جهانی که اکونومیست آن را بازنشر کرده است، چین با شمارش افراد خانوارهایی که سالانه کمتر از 2300 یوان به ازای هر نفر درآمد دارند به عنوان کسانی که در فقر مطلق هستند (تصحیح‌شده در سال‌های مختلف بر اساس ارزش یوان در سال 2010) نشان داده است که در سال 2020 دیگر هیچ چینی، در فقر مطلق نیست. ارزش این دستاورد آنجا مشخص می‌شود که می‌بینیم در سال 1978 میلادی (یک سال پیش از انقلاب اسلامی ایران) نزدیک به 800 میلیون چینی در فقر مطلق می‌زیستند. این نمودار از اختلاف درآمدها و احساس محرومیت یا رفاه در چین سخن نمی‌گوید اما به هر حال نشان می‌دهد که حداقلی از رفاه برای حدود 800 میلیون نفر در حدود 4 دهه تأمین شده است.
با این حال باید توجه داشت که ادامه‌ی روند تنها مسیر ممکن نیست و پس از رفاه نسبی و آموزش، خواست رفاه افزایش می‌یابد. آیا چین خواهد توانست در ادامه نیز موفق باشد؟ با ایده‌هایی همچون اینترانت ملی به جای اینترنت که بدل هرآنچه در جهان وجود دارد را چینی‌ها در اختیار دارند، تاکنون دولت و حزب کمونیست توانسته‌اند نهادمندی بی‌نظیر و مدیریتی تمام عیار را ایجاد کنند. میزان باور ملی مردم به قدرت مطلق چین در عرصه‌ی جهانی نیز در پیمایش ارزش‌های جهانی بی‌نظیر است یعنی چشم‌اندازی جمعی در مورد برتری مطلق چین وجود دارد و چینی‌ها از معدود مردمانی هستند که دموکراسی را نسبت به مدل حکومتی خود، ضعیف می‌پندارند. باید دید این چشم‌انداز متفاوت، دولت متفاوت و مردم متفاوت در آینده چگونه پیش خواهند رفت.

نویسنده: لیلا فلاحی سرابی؛ پژوهشگر و تسهیل‌گر اجتماعی
ماهنامه پیشران (آینده‌پژوهی کسب‌وکار)/‌دی‌‌ماه 98