Project Description

شما هم احتمالا کرونا می‌گیرید

 

اشاره

این متن ترجمه‌ی مقاله‌ی منتشر شده در آتلانتیک به قلم دکتر جیمز هامبلین به تاریخ انتشار مقاله ۲۴ فوریه ۲۰۲۰ (۵ اسفند ۹۸) است. به همین خاطر بعضی داده‌ها از جمله تعداد بیمارها و آمار مرگ و میر از آن روز تغییر کرده‌اند. در ترجمه سعی شده است برخی مسایل و نقل قول‌ها خلاصه شوند و جزییات تخصصی در مورد خصوصیات ویروس حذف شده‌اند. این مقاله در مورد راه‌های جلوگیری از ابتلا و گسترش ویروس کرونای جدید نیست. در عوض اطلاعات خوبی را در مورد گسترش احتمالی آن و چشم‌انداز دستیابی به واکسن مؤثر به خواننده می‌دهد. 


در ماه می ۱۹۹۷ پسربچه‌ی سه ساله‌ای به آن چه ابتدا یک سرماخوردگی ساده به نظر می‌رسید مبتلا شد. بعد از آنکه علایم بیماری (گلودرد، تب و سرفه) بیش از شش روز ادامه داشت، او را به بیمارستان الیزابت هنگ‌کنگ منتقل کردند. در آنجا، با وجود تلاش و مراقبت‌های فراوان، سرفه‌ها و سپس تنفس او بدتر شد و پس از مدتی از دنیا رفت.
پزشکان بیمارستان که از سرعت وخیم شدن حال او تعجب کرده بودند نمونه‌ای از بزاق او را برای بررسی به دپارتمان بهداشت چین فرستادند. آزمایش‌های معمول نتوانستند ویروس را به طور کامل شناسایی کنند و تصمیم بر این شد که نمونه‌ای از آن برای بررسی بیشتر به چند کشور دیگر فرستاده شود. نمونه‌ها بیش از یک ماه در مرکز کنترل و پیشگیری بیماری‌ها در آتلانتای آمریکا در صف بررسی ماندند تا بالاخره پس از انجام آزمایش‌های لازم، ویروس نوعی از آنفولانزا تشخیص داده شد. ولی این نوع خاص تا آن زمان هیچگاه در انسان‌ها دیده نشده بود. ویروس H5N1، یا آنفولانزای پرندگان، از بیش از بیست سال قبل شناخته شده بود، ولی فقط در پرنده‌ها مشاهده شده بود.
این بررسی‌ها تا اواسط تابستان طول کشید. دانشمندان به مناطق مختلف هشدارهای لازم را دادند. چین بیش از یک و نیم میلیون مرغ را، على‌رغم اعتراضات دامداران، منهدم کرد. تا پایان سال هجده مورد ابتلا در انسان و شش مورد منتهی به مرگ گزارش شد.
این مورد به عنوان یکی از موارد موفق در عکس‌العمل سراسری به یک پدیده شناخته می‌شود و ویروس تا سال‌های متمادی دیگر مشاهده و گزارش نشد. تا حدود زیادی مهار این بیماری مدیون شدت آن بود: مبتلایان به آن به شدت بیمار شدند و ریسک مرگ بسیار بالا بود. نرخ مرگ و میر ویروس H5N1 شصت درصد است. اگر کسی به آن مبتلا شود (به احتمال زیاد) خواهد مرد. با این وجود از سال ۲۰۰۳ به این سو (حدود ۱۶ سال) این ویروس فقط ۴۵۵ تلفات داشته است. در مقابل، ویروس‌های آنفولانزای بسیار خفیف، که به طور متوسط کمتر از ۱/۱ درصد از افراد آلوده را می‌کشند، مسئول صدها هزار مرگ در هر سال هستند.
شدت بیماری ناشی از ویروسهایی مانند H5N1 به این معناست که افراد مبتلا را می‌توان به سادگی شناسایی و ایزوله کرد، یا آنها به سرعت می‌میرند. آنها حس نمی‌کنند که فقط حالشان کمی سنگین است به همین خاطر راه نمی‌افتند، در نتیجه ویروس را همه جا منتشر نمی‌کنند. ویروس کرونای جدید با نام علمی (SARS-CoV-2) که در سراسر جهان شیوع یافته و می‌تواند باعث نوعی بیماری تنفسی شود از این دسته نیست. این بیماری (COVID-19) برخلاف بسیاری از بیماری‌های خطرناک دیگر، نرخ مرگ و میری کمتر از ۲ درصد دارد. و دقیقا به همین دلیل (میزان مرگ و میر کم) زنگ خطر را به صدا درآورده است.
ویروس‌های کرونا از این جهت شبیه ویروس‌های آنفولانزا هستند که هر دو حاوی یک گونه رشته‌های RNA هستند. چهار نوع ویروس کرونایی انسان را آلوده می‌کنند و باعث سرماخوردگی می‌شوند. اعتقاد بر این است که این ویروس‌ها در انسان تکامل یافته‌اند تا حداکثر گسترش خود را داشته باشند. این یعنی انسان را بیمار می‌کنند، اما باعث مرگ نمی‌شوند. با این وجود، دو شیوع اخیر کروناویروس‌های جدید، SARS (سندرم حاد تنفسی حاد) و MERS (سندرم تنفسی خاورمیانه، نام‌گذاری به خاطر محل شیوع) مانند H5N1 از حیوانات به انسان منتقل شد. هردوی این بیماری‌ها برای انسان بسیار کشنده بودند. موارد خفیف یا بدون علایم بسیار نادر بود. اگر تعداد بیشتری از موارد خفیف وجود می‌داشت هر دوی این بیماری‌ها به شدت شایع می‌شدند. در نهایت SARS و MERS هرکدام باعث مرگ کمتر از ۱۰۰۰ نفر شدند.
ویروس کرونای حاضر تا امروز بیش از دو برابر این عدد تلفات داشته است. این ویروس شبیه بسیاری از ویروس‌های دیگر، که معمولا نگاه‌ها و اخبار را به خود جلب می‌کنند، نیست: کشنده است، اما نه خیلی زیاد. افراد را مبتلا می‌کند، اما نه از روش‌های یکسان و قابل پیش‌بینی. هفته‌ی گذشته تست ۱۴ امریکایی روی یک کشتی دریایی در ژاپن مثبت اعلام شد، با وجود این که هیچ کدام احساس بیماری نمی‌کردند. این ویروس جدید شاید خطرناک‌ترین این نوع باشد، چون ممکن است گاهی هیچ علائمی از بیماری در فرد مبتلا دیده نشود.
واکنش جهانی به این ویروس جدید به شکل بی‌سابقه‌ای سریع بوده است. ویروس با سرعت خوبی کشف و شناسایی شد. ژنوم آن توسط دانشمندان چینی توالی و بررسی شد و اطلاعات به سرعت در اختیار جهان قرار گرفت. جامعه‌ی علمی جهان دستاوردها و نتایج تحلیل‌هایشان را به سرعتی باورنکردنی با هم به اشتراک می‌گذارند. تلاش‌هایی برای تهیه‌ی واکسن شروع شده است. دولت چین اقدامات لازم برای مهار بیماری را به سرعت انجام داد و سازمان بهداشت جهانی وضعیت اضطراری جهانی اعلام کرد. در مقایسه با ویروس H5N1 تمام این فعالیت‌ها بسیار سریع‌تر برای کروناویروس جدید انجام شد و با این وجود گسترش این بیماری همچنان ادامه دارد و چه بسا بیشتر شود.
مارک لیپسیچ، استاد اپیدمی‌لوژی (شناسایی و بررسی بیماری‌های همه‌گیر) دانشگاه هاروارد، در صحبت با من لغاتش را به دقت و با وسواس عجیبی انتخاب می‌کرد. چند بار در طول مصاحبه، خودش حرف خود را قطع کرد و گفت: «بگذار دوباره شروع کنم. یکی از نکاتی که او می‌خواست دقیق و کاملا درست بیان کند این بود: «به نظر من نتیجه احتمالی این است که در نهایت (این ویروس) قابل کنترل نخواهد بود».
محدود کردن بیماران اولین قدم در جلوگیری از شیوع یک بیماری است. در مورد COVID-19، احتمال (هرچند غیرممکن) جلوگیری از همه‌گیر شدن این بیماری در طی چند روز وجود داشت. از ژانویه، چین هر روز قرنطینه‌ی مناطق بزرگ‌تری را آغاز کرد. سرانجام حدود ۱۰۰ میلیون نفر در این کشور در محاصره قرار داده شدند. مردم از بیرون آمدن از خانه‌هایشان منع شدند و اگر بیرون دیده می‌شدند توسط پهباد راهنمایی و کنترل می‌شدند. با این وجود این ویروس اکنون در بیش از ۲۴ کشور پیدا شده است.
على‌رغم ناکارآمدی ظاهری چنین اقداماتی -با توجه به هزینه‌های نامناسب اجتماعی و اقتصادی آن‌ها- این سخت‌گیری همچنان در حال افزایش است. تحت فشار سیاسی برای «متوقف کردن» ویروس، پنجشنبه‌ی گذشته دولت چین اعلام کرد پزشکان در استان هوبی به صورت درب-به-درب افراد را برای تب و نشانه‌های بیماری آزمایش می‌کنند و موارد مشکوک را به کمپ‌های قرنطینه می‌فرستند. اما حتی با فرض یک سیاست محدودسازی ایده‌آل، احتمالا گسترش ویروس اجتناب‌ناپذیر به نظر می‌رسید. وقتی ویروس می‌تواند توسط افرادی منتقل شود که حتی حالشان آنقدر سنگین نیست که در خانه بمانند و می‌توانند سر کار بروند، تست گرفتن از آنها که علایم شدید بیماری دارند اثر مهمی در جلوگیری از گسترش بیماری ندارد.
پروفسور لیپسیچ پیش‌بینی می‌کند که ظرف یک سال آینده حدود ۴۰ تا ۷۰ درصد مردم در سراسر جهان به ویروس COVID-19 آلوده شوند. اما به طور مشخص تأکید می‌کند که این بدین معنی نیست که همه بیماری‌های شدیدی خواهند داشت. «احتمالا بسیاری بیماری خفیفی خواهند گرفت، حتی شاید بدون علائم بیرونی». مثل آنفولانزا، بیشتر موارد نیازی به مراقبت پزشکی هم نخواهند داشت (حدود ۱۴ درصد از مبتلایان به آنفولانزا هیچ علائم بیرونی ندارند. اما این ویروس می‌تواند زندگی افرادی که بیماری مزمن یا سن بالا دارند را به خطر بیندازد.
لیپسیچ تنها دانشمندی نیست که معتقد است این ویروس هم‌چنان شایع‌تر خواهد شد. اپیدمی‌لوژیست‌ها تقریبا همه در این مورد اشتراک نظر دارند که این شروع یک بیماری جدید فصلی است. پنجمین کروناویروس «بومی». افراد در برابر چهارتای دیگر دائمی ایمن نمی‌شوند. اگر این یکی هم مثل آنها باشد، از این به بعد «فصل سرماخوردگی و آنفولانزا» می‌تواند به «فصل سرماخوردگی و آنفولانزا و کرونا» تبدیل شود.
در حال حاضر حتی مشخص نیست واقعا چند نفر به این ویروس مبتلا هستند. تا روز یکشنبه ۳۵ مورد تأیید شده در امریکا گزارش شده است. اما تخمین پروفسور لیپسیچ بیش از ۲۰۰ مورد است. این عدد آن قدر بزرگ هست که برای شیوع بیماری کافی باشد. سرعت شیوع بستگی به این دارد که بیماری در موارد خفیف چقدر واگیردار است. جمعه‌ی پیش محققان چینی، براساس نتیجه‌ی یک سی‌تی‌اسکن معمولی از قفسه‌ی سینه، موردی از انتشار بدون علائم بیماری را مشاهده کردند. اگر این مورد استثناء نباشد، می‌توان گفت پیشگیری از ابتلا به کرونا بسیار سخت و چالش‌برانگیز خواهد بود.
حتی اگر عدد تخمینی بالا بدبینانه باشد احتمالا در کلیت پیش‌بینی تأثیری نخواهد داشت. پروفسور لیپسیچ می‌گوید «شناسایی دویست مورد بیماری شبیه آنفولانزا در فصل آنفولانزا، آن هم وقتی شما برای آن بیماری خاص آزمایش نمی‌شوید، بسیار دشوار است».
در ابتدا به پزشکان در امریکا توصیه می‌شد که فقط از کسانی تست کرونا بگیرند که به چین سفرکرده‌اند یا با مبتلایان به کرونا تماس داشته‌اند. طی دو هفته‌ی گذشته، مرکز کنترل بیماری‌ها اعلام کرد که در پنج شهر مختلف شروع به غربال‌گیری می‌کند تا تخمینی واقعی‌تر از تعداد مبتلایان به دست بیاورد. با این حال آزمایش‌ها هنوز هم آنقدر در دسترس نیستند. جمعه‌ی گذشته خبری منتشر شد مبنی بر این که فقط کالیفرنیا، نبراسکا، و ایلینویز توانایی انجام آزمایش افراد برای ویروس را دارند.
با این اطلاعات اندک پیش‌بینی دشوار است. اما تلاش همگانی برای کشف واکسن، هرچند بدون شک جان‌های بسیاری را در آینده نجات خواهد داد، نباید ما را از این نگرانی که این ویروس فراتر از مهار است و مدت‌ها با ما خواهد بود غافل کند.
طی ماه گذشته قیمت سهام شرکت داروسازی کوچکی به نام Inovio بیش از دو برابر شده است. اواسط ژانویه خبری مبنی بر کشف واکسن کرونا توسط این شرکت منتشر و به کرات تکرار شد. هرچند این موضوع از نظر فنی غیرقابل پذیرش است. آزمایش‌های فراوان و طولانی لازم است تا ثابت شود که یک واکسن می‌تواند از یک بیماری پیشگیری کند. آنچه این شرکت و شرکت‌های مشابه تاکنون انجام داده‌اند کپی بخشی از RNA این ویروس است که شاید روزی منجر به تهیه‌ی واکسن شود. به عنوان قدم نخست امیدوارکننده است، اما راه زیادی مانده تا آن را یک واکسن قطعی بنامیم.
امروزه شناسایی توالی ژنتیکی بسیار سریع انجام می‌شود، اما ساخت واکسن به همان اندازه که علم است هنر است. هدف یافتن یک رشته‌ی ویروسی است که باعث تحریک و ایجاد یک ردپای ماندگار در سیستم ایمنی بدن شود، بدون اینکه خودش به التهاب و بیماری منجر شود (با وجود اینکه واکسن آنفولانزا باعث بروز آنفولانزا نمی‌شود اما می‌تواند علائمی شبیه آن را ایجاد کند). پیداکردن این نقطه‌ی میانه کار بسیار سختی است و نیازمند انجام آزمایش‌های فراوان در مدل‌های آزمایشگاهی و حیوانات و سپس انسان است. یک شبه نمی‌توان به واکسنی رسید که دوای درد میلیاردها انسان باشد.
Inovio تنها شرکتی نیست که به دنبال کشف این نقطه‌ی تعادل است. شرکت‌ها و دانشگاه‌های زیادی در سرتاسر دنیا و حتی موسسات تحقیقاتی دولتی کشورهای مختلف به دنبال پیداکردن واکسن مناسب هستند. در زمان شیوع سارس، انجام توالی ژنی و رسیدن به فاز اول تست‌های کلینیکی بیش از ۲۰ ماه به طول انجامید. امروزه این مراحل سه ماه طول می‌کشد و دانشمندان امیدوارند در مورد ویروس جدید کرونا سریع‌تر هم طی شوند.
طی سال‌های اخیر مدل‌های همکاری جدیدی هم ظاهر شده‌اند که نویدبخش سرعت بخشیدن به کشف واکسن هستند. یکی از این مدلها ائتلاف برای آمادگی همه‌گیری (CEPI) است که در سال ۲۰۱۷ در نروژ برای تأمین اعتبار و هماهنگی در زمینه‌ی توسعه‌ی واکسن‌های جدید راه‌اندازی شد. از جمله بنیانگذاران آن دولت‌های نروژ و هند و موسسه‌ی بیل و ملیندا گیتس هستند. پول این ائتلاف به شرکت‌هایی نظیر Inovio داده می‌شود تا آنها را ترغیب کند که صنعت پرریسک ساختن واکسن را پیش ببرند. مدیرعامل این گروه هم تخمین می‌زند نسخه‌ی اولیه‌ی واکسن برای آزمایش‌های ابتدایی بهار امسال آماده خواهد شد. اگر همه چیز خوب پیش برود، اواخر تابستان می‌توان فهمید که آیا واکسن ساخته شده واقعا می‌تواند از بیماری جلوگیری کند یا خیر. خلاصه اگر همه چیز عالی پیش برود، حدود ۱۲ تا ۱۸ ماه طول خواهد کشید تا محصول اولیه ایمن و مؤثر تهیه شود. هرچند این تخمین شاید دیر و کند به نظر بیاید، اما نشان دهنده‌ی شتاب و پیشرفت گسترده در مقایسه با تاریخچه‌ی واکسن است.
حتی اگر این پیش‌بینی خوش‌بینانه محقق شود، تولید و توزیع واکسن به منابع و زمان فراوان نیازمند است. نکته‌ی اساسی این است که آیا این رویکرد می‌تواند در مقیاس میلیون‌ها و شاید میلیاردها واکسن قابل تولید و بهره‌برداری باشد یا خیر. به خصوص در مواقع اضطراری همه‌گیر شدن ویروس (مثلا با بسته شدن مرزها) ممکن است زنجیره‌ی تأمین و تولید را دچار مشکل اساسی کند.
با این حال خوش‌بینی‌های اولیه کم‌کم رنگ باخته‌اند. هفته‌ی پیش اعلام شد که روند توسعه‌ی واکسن «بسیار دشوار و بسیار ناامیدکننده» بوده و علی‌رغم همه‌ی پیشرفت‌ها، این روند بدون انجام آزمایش‌های بالینی گسترده و نظارت دقیق بر نتایج نمی‌تواند به یک واکسن واقعی منجر شود. این روند می‌تواند به صدها میلیون دلار بودجه نیاز داشته باشد، بودجه‌ای که شرکت‌ها، دانشگاه‌ها و موسسات تحقیقاتی ندارند.
ساخت واکسن بسیار دشوار، پرهزینه و پرخطر است، به طوری که در دهه‌ی ۱۹۸۰، هنگامی که شرکت‌های دارویی مجبور به پرداخت هزینه‌های قضایی در مورد مضرات ادعا شده از واکسن‌ها شدند، بسیاری از آنها تولید واکسن را کنار گذاشتند. دولت امریکا برای ترغیب صنعت داروسازی به ادامه‌ی تولید این محصولات حیاتی پیشنهاد کرد که هزینه‌های ادعا شده از مضرات واکسن را جبران می‌کند. این حمایت امروز هم برقرار است. ولی با این وجود بسیاری از شرکت‌های داروسازی سرمایه‌گذاری در تولید داروهای مصرفی و بیماری‌های مزمن را به دلیل سود بالایشان ترجیح می‌دهند. و کروناویروس‌ها از این جهت بسیار چالش برانگیزند. زیرا این کلاس ویروسی احتمالا در حال جهش است و واکسن‌های این بیماری‌ها نیز به همین نسبت باید مدام تغییرکنند و به روز شوند.

 

کرونا و آینده‌ی کسب‌وکارهای ایران”

ماهنامه پیشران شماره فروردین‌ماه 99

 

جیسون شوارتز، استادیار دانشکده‌ی بهداشت پیل، که در زمینه‌ی واکسن تحقیق می‌کند، می‌گوید «اگر ما همه‌ی امیدمان را به واکسن ببیندیم به مشکل برمی‌خوریم». او معتقد است در بهترین حالت واکسن آن قدر دیر به مرحله‌ی تولید می‌رسد که تأثیری در شیوع فعلی نخواهد داشت. مشکل اینجاست که آمادگی برای این بیماری باید از یک دهه‌ی پیش اتفاق می‌افتاد، از زمان ویروس سارس. شوارتز می‌گوید اگر ما برنامه‌های تحقیقاتی در مورد واکسن‌های سارس را کنار نمی‌گذاشتیم، امروز دانش بنیادی بیشتری درباره‌ی این ویروس هم خانواده می‌داشتیم». اما، مانند ویروس ابولا، بودجه‌ها و حمایت‌های دولتی بلافاصله با رفع اضطرار کنار گذاشته شد. «برخی از تحقیقات اولیه کلا کنار گذاشته شدند چون شیوع بیماری قبل از تولید واکسن تمام شد».
شنبه‌ی گذشته گزارش شد که کاخ سفید در حال آماده کردن درخواستی از کنگره برای اختصاص یک میلیارد دلار بودجه‌ی اضطراری جهت مقابله با شیوع ویروس کرونا است. این درخواست، اگر به کنگره ارسال شود، تقریبا همزمان با برنامه‌ی جدید بودجه‌ای ترامپ مطرح می‌شود که در آن بودجه‌ی عناصر اصلی مقابله با همه‌گیری مانند NIH، CDC، و کمک‌های خارجی کم می‌شود؟
چنین حمایت‌های بلندمدت دولتی از این جهت اهمیت دارند که ساخت واکسن، داروهای ضدویروسی، و سایر ابزارهای حیاتی، حتی در صورت تقاضای کم، نیازمند چندین دهه سرمایه‌گذاری و برنامه‌ریزی است. اقتصادهای مستقر در بازار معمولا علاقه‌ای به توسعه‌ی محصولی که تقاضای فوری ندارد، ندارند. CEPI به عنوان یک مدل امیدوارکننده برای تشویق به توسعه‌ی واکسن قبل از وضعیت اضطراری مورد توجه قرار گرفته است، اما بسیاری همچنان به آن به دیده‌ی تردید نگاه می‌کنند. سال گذشته پزشکان بدون مرز نامه‌ای سرگشاده نوشتند و مدعی شدند که این مدل توزیع عادلانه با قیمت مناسب را تضمین نمی‌کند. CEPI مطعاقباً خط‌مشی‌های خود را به روز کرد و سازمان پزشکان بدون مرز هرچند از تغییرات استقبال کرد، اما همچنان اعلام کرد که «منتظرند ببینند که تعهدات CEPI در عمل چگونه خواهد بود».
چنین ملاحظاتی نه فقط به دلایل بشردوستانه، که به خاطر تأثیرگذاری بر سیاست اهمیت دارند. برای جلوگیری از شیوع گسترده و همه‌گیر یک بیماری، رساندن واکسن و منابع دیگر به نقاط حیاتی ضروری است. به عنوان مثال شیوع آنفولانزای خوکی H1N1، مکزیک را به شدت تحت تأثیر گذاشت. با وجود آن که استرالیا آنچنان در معرض خطر نبود، دولت استرالیا صادرات دارو را تا پیش از تحویل تمامی سفارش‌های دولت ممنوع کرد. هرقدر چنین سیاست‌های خودبینانه‌ای فراگیر شود، به همان اندازه ارزیابی درست از ابعاد خطر همه‌گیری و در نتیجه توزیع مناسب و مؤثر امکانات، از واکسن و ماسک‌های تنفسی گرفته تا مواد غذایی و صابون دست، مشکل‌تر خواهد شد.
ایتالیا، ایران و کره جنوبی اکنون در بین کشورهایی هستند که در آنها تعداد مبتلایان به COVID-19 به سرعت در حال افزایش است. علی‌رغم کارایی ناکامل قرنطینه‌ی بی‌سابقه در چین، بعضی از کشورها این سیاست را دنبال کرده‌اند. شاید قرنطینه در برخی جاها اثرات مفیدی داشته باشد، اما ممنوعیت مسافرت، تعطیل کردن شهرها و احتکار منابع راه‌حل‌هایی واقع‌بینانه برای بیماری‌ای که سال‌ها ادامه خواهد داشت نیست. همه‌ی این اقدامات خطرات خاص خود را هم دارد. در هر صورت، بسیاری از اقدامات مقابله با همه‌گیری نیازمند باز کردن مرزهاست، نه بستن آنها. بهرحال این امید که منطقه یا کشوری از COVID-19 در امان خواهد بود را باید کنار گذاشت. این بیماری باید به عنوان مشکل همه دیده شود.

 

 

نویسنده: جیمز هامبلین- آتلانتیک
مترجم: مجتبی یکتا- برنامه‌نویس ارشد
ماهنامه پیشران (آینده‌پژوهی کسب‌وکار)/‌فروردین‌ماه 99