Project Description
مدل کسبوکار در صنعت بانکداری
اشاره
مدلهای کسبوکار بسیار متنوع هستند. در یکی از شمارههای بعدی، در مقالهای جداگانه، به این موضوع اشاره خواهیم کرد. در این شماره، به مدل کسبوکار در صنعت بانکداری میپردازیم. این مقاله نیز در شمارههای بعد با بیان چالشهای پیش روی صنعت بانکداری در عصر حاضر، چالشهای این صنعت در ایران و مدلکسبوکار سنتی و امروزی بانکداری و نیز آیندهی این صنعت دنبال خواهد شد. بنابراین این مقاله را باید آغازی بر سلسله مقالههایی مرتبط دانست که البته هر کدام جداگانه قابل مطالعه و توجه هستند. مقصود از ارائهی این مقالهها و از جمله مقالهی حاضر، بررسی کسبوکار صنعت بانکداری با نگاهی گذرا اما نه سادهسازیشده است. در مقالهی حاضر، از ضرورت نوآوری فناورانه در صنعت بانک در رقابت با بازیگران جدید عصر دیجیتال به اهمیت مدل جدید کسبوکار و سرانجام ارائهی مختصر سناریوهایی برای بانکهای آینده میرسیم. بدیهی است که این موارد در مقالات بعدی بیشتر باز میشوند.
عصر دیجیتال و ضرورت نوآوری بانکی
در شرایط فعلی با ورود به اقتصاد دیجیتال و ضرورت تغییر در مدلهای کسبوکار فعلی بانکها، بحث توجه به نوآوری و کسب مزیتهای رقابتی به منظور طراحی یک مدل کسبوکار پویا و مبتنی بر فناوریهای روز دنیا از اهمیت بالایی برخوردار است. بر این اساس، در شرایط فعلی، وابستگی صنعت بانکداری به زیرساختهای فناوری محور فراتر از بحث توانمندسازی و تنوع بخشیدن در ارائه خدمات و محصولات نوین بوده و از آن میتوان به شراکت متقابل یا شرکت راهبردی با سایر بازیگران حوزه مالی و پرداخت در راستای کسب درآمدهای جدید تعبیر کرد که این امر میبایست در طراحی مجدد کسبوکار بانکها مدنظر قرار گیرد.
با توجه به تحولات روزافزون حوزه فناوری و حرکت به سمت عصر چهارم دیجیتال، سرعت تغییر در مدلهای کسبوکار سازمانها شتاب بیشتری به خود گرفته است. این تحولات در حوزههای مالی و اقتصادی نیز بسیار چشمگیر بوده و بهتبع آن صنعت بانکداری را نیز تحت تأثیر قرار داده است. بر اساس آمارهای موجود بیش از 4 میلیارد نفر از مردم جهان به اینترنت دسترسی دارند، همچنین بیش از 7 میلیارد اشتراک تلفن همراه در دنیا وجود دارد که حاکی از گستردگی ابزارهای عصر دیجیتال هستند. در حال حاضر تعداد زیادی از مشتریان بانکها برای انجام اکثر فعالیتهای بانکی خود به شعبه مراجعه نمیکنند و فعالیتهای خود را از طریق ابزارهای دیجیتالی انجام میدهند.
بازیگران جدید
همچنین ورود بازیگران جدید مانند فینتکها، شرکتهای فناوری اطلاعات، اپراتورهای تلفن همراه، توسعهدهندگان برنامههای نرمافزاری، شرکتهای ارائهدهنده خدمات پرداخت و افزایش رقابت در طراحی و ارائه خدمات و محصولات مالی از یک سو و تنوع مشتریان و نیاز آنها به خدمات و محصولات متنوع از سوی دیگر، بانکها و مؤسسات مالی را در تگنا قرار داده است.
اما محدودیتهایی مانند مدل کسبوکار سنتی، ابعاد بزرگ، ساختار و فرایندهای غیرچابک بانکها، رقابت با این بازیگران جدید که با چابکی بالا و نیازسنجی مشتریان، محصولات نوآورانه و مشتریپسند را با محور فناوریهای جدید تولید و ارائه میکنند، بسیار دشوار نموده است.
بدیهی است مدل فعلی کسبوکار بانکها که خود برای تأمین نیاز مشتریان دست به نوآوری در محیط بسته میزنند و خود نیز عهدهدار تولید و توزیع محصول و خدمت هستند، با توجه به ویژگیهای مدل کسبوکاری و ساختاری غیرچابک بانکها، نمیتواند پاسخگوی نیازهای متنوع گروههای مشتریان و تحولات سریع عصر دیجیتال باشد. لذا بانکها، بهمنظور نوآوری در محصولات و خدمات و افزایش قابلیت رقابتپذیری با رقبای خلاق و چابک تازهوارد مانند فینتکها که از دیدگاه بسیاری از صاحبنظران تهدیدی برای بانکها محسوب میشوند و نهایتاً جهت حفظ سهم بازار و مشتریان خود، نیازمند اتخاذ رویکردهای نوین بانکداری و تحول در مدل کسبوکار سنتی خود متناسب با تغییرات سریع عصر دیجیتال هستند.
بحران مالی سدهی جاری
در اروپا دو مدل کسبوکار از زمان بروز بحرانهای مالی در سال 2007 ایجاد شده و در حال پیگیری است. برخی از سازمانها بهویژه بانکهای بزرگ بینالمللی )بانکهای سوئیس، فرانسه، انگلستان و… (بر ارائه خدمات بانکداری بهصورت متمرکز شامل مدیریت ثروت بهصورت سنتی با ارائه تسهیلات و وام و… در یک زیرساخت متمرکز و یکپارچه بانکی تمرکز کردهاند. در حالت دوم سایر سازمانها روی مدیریت ثروت بهصورت مجازی، با تمرکز زیاد بر جنبههای ارتباط کسبوکاری خود با سایرین فعالشدهاند. آنها راهحلهای متمرکز بر مشتری و باکیفیت را با استفاده از توان شرکتهای ثالت ارائه میدهند و بهطور مداوم در حال بررسی این موضوع هستند که چگونه با روندهای نرمافزاری در بازار همگام شوند. در حال حاضر بهبود ارزش پیشنهادی به مشتریان بهعنوان موضوع اصلی استراتژیک در حوزه بانکداری در مهرومومهای آتی مطرح است.
تغییر سلایق مشتری، تحولات سریع تکنولوژی، پیچیدگی فضای رقابت بانکی و… بانکها را مانند سایر کسبوکارها با این واقعیت روبرو کرده است که دیگر استفاده از شیوههای سنتی و رضایت به حفظ وضع موجود کارساز نخواهد بود. بدیهی است در صورت عدم توجه به خواستههای مشتریان، فقدان نوآوری در ارزشهای پیشنهادی، عدم توجه به تغییرات تکنولوژیکی، فقدان نوآوری در کانالهای ارائه خدمات، عدم تعامل فعال با نظام بانکداری بینالمللی، عدم استفاده از ظرفیتها و توانمندیهای بخش خصوصی و همچنین عدم تجدیدنظر در برنامهها و سازوکارها و فراهم نکردن تمهیدات لازم برای توسعه فعالیتهای بانکی، کاهش سهم نظام بانکی در بازار خدمات مالی را به دنبال خواهد داشت.
دگرگونی در مدل بانکداری سنتی
لذا میتوان اظهار داشت مدل بانکداری سنتی بهشدت در حال تغییر است. در حوزه پرداخت، پرداختها مستقلتر از بانکها خواهند شد میزان ارتباط بانکها با مشتریان در این حوزه کمتر شده و مشارکت با بازیگران جدید صنعت مالی اهمیت پیدا خواهد کرد. در حوزه سپردهها و وامدهی نیز باوجود گستردگی پلتفرمهای مختلف که از طریق تازهواردان صنعت مالی ارائه میشود؛ تقاضا برای محصولات سرمایهگذاری و سپردههای سنتی کاهش خواهند یافت. در حوزه مدیریت سرمایهگذاری، برونسپاری و خودکارسازی فرایندهای مربوطه باوجود راهحلهای سرمایهگذاری دیجیتال، سفارشیتر خواهد شد، در خصوص افزایش سرمایه نیز تقاضا برای افزایش سرمایه جهت ورود به حوزه¬های جدید مالی افزایش خواهد یافت و پیشبینی بازار نیز با کاهش نقش انسانها و استفاده از الگوریتمهای هوشمند پیشبینی، شفافتر خواهد شد.
سناریوهای آیندهی بانکداری
لذا در این حوزه سه سناریو به شرح زیر برای آینده بانکداری قابلتصور خواهد بود:
سناریوی اول، تسلط بانک:
بانکها میتوانند متناسب با قوانین وضعشده از قابلیتها و تواناییهای فنی استارتاپهای مالی در جهت خلق ارزشافزوده و ارائه خدمات نوین بهره گیرند. مشتریان همچنان ارتباط خود را با بانکهای مورد اعتماد حفظ کرده و بانکها همچنان بهعنوان مهمترین بازیگران صنعت مالی به فعالیت خود ادامه داده و استارتاپهای مالی نیز نقش خود را بهعنوان توانمند ساز صنعت بانکداری در قالب قوانین و مقررات وضعشده ایفا خواهند نمود.
سناریوی دوم، تسلط استارتاپهای مالی:
با وضع قوانین تسهیلکننده از سوی قانونگذار، استارتاپهای مالی همچنان بهعنوان فعالان حوزه مالی با بهرهگیری از فناوری و ابزارهای دیجیتال، به ارائه راهحلهای جدید در حوزه مالی ادامه داده و با ارائه نوآوریهای جذاب در این حوزه منجر به جذب مشتریان خواهند شد. در این میان بانکهای موجود بهواسطه سیستمهای موروثی و ساختارهای سنتی خود امکان رقابت با این بازیگران را نداشته و نمیتوانند در مقابل این گروه رقابت کرده و به عقب رانده میشوند. مشتریان نیز که به دنبال تسهیل در استفاده از خدمات و محصولات بانکی بوده بهمرورزمان به این بازیگران جدید اعتماد کرده و از بانکهای سنتی رویگردان خواهند شد.
سناریوی سوم، همزیستی بانکها و استارتاپهای مالی:
در این سناریو با ورود پرسرعت استارتاپهای مالی به حوزههای بانکی، بسیاری از فعالیتهایی که قبلاً در انحصار بانکها بود، از سوی آنها نیز ارائه شده و با توجه به ترجیح مشتریان به استفاده از خدمات سفارشی، بسیاری از مشتریان شبکه بانکی، به سمت این بازیگران جدید متمایل خواهند شد. بر این اساس این گروه نیز سهم قابلتوجهی از بازار مالی را بهخصوص در حوزه پرداخت به دست خواهند گرفت و بهتبع آن بانکها مالکیت انحصاری ارتباط با مشتریانشان را برای مجموعه وسیعی از خدمات از دست خواهند داد و بسیاری از آنها به دلیل عدم اتخاذ رویکرد نوآورانه و توجه به تغییرات تکنولوژی محکوم به فنا خواهند شد. لیکن بانکهای موفق با بهرهگیری از فناوری اطلاعات و با ارائه پلتفرمهای جدید به رقابت با این گروه پرداخته و با توجه به توانمندیها و تجارب خود در حوزههای مالی (که امکان ورود این بازیگران جدید به آن کمتر میباشد همانند حوزههای سرمایهگذاری، ارائه خدمات مشاورهای و…) به ادامه حیات میپردازند. در این سناریو هرکدام از بازیگران، بخشی از بازار مالی را در دست میگیرند و با همزیستی مسالمتآمیز در حیطه قوانین و مقررات تدوینشده فعالیت خود را ادامه میدهند.
نویسنده: نیما سپهر صادقیان؛ دکتری مدیریت بازاریابی دانشگاه تهران
ماهنامه پیشران (آیندهپژوهی کسبوکار)/مردادماه 99
دیدگاه خود را بنویسید