Project Description
بیکاری بر پیشانی شهرها
وضعیت بیکاری و اشتغالی که در سال 1398 از سوی مرکز آمار منتشر شد نشان از نرخ ۱۲ درصدی بیکاری در پایان سال ۱۳۹۷ داشت که در مقایسه با سال ۱۳۹۶، تغییر ناچیزی داشت. در واقع، این آمار نشان داد در سال 1397، معادل کسانی که تازه وارد بازار کار شدهاند، اشتغالزایی شده است و پیشرفتی در باقیماندگان سالهای گذشته نداشتهایم. در واقع معادل بیش از سه میلیون بیکاری که از دولت دهم به دولت یازدهم تحویل داده شدند، هنوز بیکار داریم. این مقدار، افزایش یا کاهش چندانی نداشته است.
به طور دقیق، آمار بیکاران کشور سه میلیون و ۲۶۰ هزار نفر است. بررسی وضعیت بیکاران از این حکایت دارد که در پایان سال گذشته ۳۸.۵ درصد آنها از فارغالتحصیلان آموزش عالی بودند که تعدادشان در مقایسه با سال ۱۳۹۶، ۱.۴ درصد افزایش یافت. بنابراین، روند دیگری مشاهده میشود و آن این که به رغم ثبات نسبی تعداد بیکاران، این جمعیت به تدریج فرهیختهتر میشوند یعنی به ازای کارآفرینی برای تعدادی از افراد با تحصیلات پایین، تعدادی از افزاد با تحصیلات بالا به جمعیت بیکاران وارد میشوند. با این اوصاف، خروج نیروهای تحصیلکرده از کشور را میتوان سرریز ناتوانی بازار کار کشور از جذب آنان دانست. اینک پرسش این است که آیا نیازی به افزایش ظرفیت دانشگاهها هست؟
از فارغالتحصیلان بیکار ۲۶.۱ درصد را مردان تشکیل میدهند که تعدادشان ۱.۷ درصد افزایش داشته است. همچنین ۶۵.۹ درصد فارغالتحصیلان بیکار به زنان اختصاص دارد که تعداد آنها هم ۱.۶ درصد رشد داشته است. بنابراین، کشش بازار کار از نظر جنسیتی متعادل است اما آمار نیروی کار همچنین نشان میدهد که حدود 24 میلیون نفر در حال حاضر شاغل هستند. از این تعداد وضعیت فارغالتحصیلان شاغل نشان از این دارد که حدود 24 درصد شاغلان را آنان تشکیل دادهاند و تعدادشان در سال گذشته ۲.۴ درصد افزایش داشته است. بنابراین، بهطور مکرر باید گفت که بازار کار به رغم تولید تحصیلکردگان بیشتر دانشگاهی، نیاز کمتری به آنها دارد.
همچنین، آمار بیکاری بخش صنعت و نیروی کار در شهرها بدتر است. با این اوصاف، آیا ما برای مشاغل شهری آینده آماده هستیم؟ اگر این واقعیت را در نظر بگیریم که جمعیت در حال پیرتر شدن است و سازمانهای بیمهای با بیمهگران کمتر نمیتوانند حقوق بازنشستگان بسیاری که در راه هستند را بپردازند، آمار بیکاری، وضعیت خاصی از شهرهای فرتوت را تصویر میکند که دیگر توان تغییر هم ندارند و به این ترتیب، موجی از آسیبهای اجتماعی از اقتصاد نابسامان ر اباید انتظار داشت. در مقابل این سناریوی ادامهی روند، کمتر شواهدی است که به ما خلق سناریوهایی خوشبینانه را نوید دهد. در نتیجه، شهرهای آینده را بیش از هر چیز باید شهرهایی بیکارتر از امروز در نظر بگیریم که تولید آنان از خدماتی که میطلبند کمتر است. البته شاید این خبر برای مددکاران، تسهیلگران، مشاوران روانشناس و مانند اینها، خبر بازار کار خوبی برای آینده باشد.
از مجموع شاغلان مرد، فارغالتحصیلان آموزش عالی بیش از 20 درصد و از مجموع شاغلان زن، فارغالتحصیلان آموزش عالی کمتر از 40 درصد هستند. این آمار ممکن است نشان دهد که زنان مجبور هستند با مدارک بالاتری وارد بازار کار شوند و در واقع تبعیض جنسیتی بازار به این ترتیب خنثی شده است و نیز ممکن است دال بر این باشد که بازار کار تحصیلکردگان را زنان بیش از مردان تسخیر کردهاند یعنی بازار کار به هر علتی، زنان را بیش از مردان جذب میکند. میان این دو استدلال که تفاوت جدی هم از نظر تحلیلی و هم پیامدی دارند، نمیتوان گزینشی با اطلاعات موجود انجام داد و نیاز است تحقیقاتی صورت گیرد و در مشاغل مشابه، سطح مدرک افراد را مقایسه شود. به هر حال،
تعداد فارغالتحصیل مرد شاغل در پایان سال گذشته ۲.۱ درصد و زنان شاغل فارغالتحصیل ۲.۹ درصد در مقایسه با پایان سال ۱۳۹۶ افزایش دارد.
«لیسانسهها» بالاترین جمعیت بیکار=«دیپلمهها» بیشترین جمعیت شاغل
◀️ دارندگان مدرک دیپلم و زیردیپلم، کمتر از دارندگان دیگر مدرکهای تحصیلی در سال ۱۳۹۷ بیکار ماندهاند؛ احتمال بیکارماندن لیسانسههای جویای کار ۱۵.۴ درصد و زیردیپلمهها ۸.۷ درصد بوده.
◀️ بیشترین بیکاری به دارندگان مدرک لیسانس اختصاص دارد و بازهم دارندگان مدرک دکترای تخصصی وضع بهتری از لیسانسه و فوقلیسانسهها دارند.
◀️ اگر دیپلم پرطرفدارترین و لیسانس کماقبالترین مدرک بازار کار است یعنی کیفیت این بازار پایین آمده است./ دنیایاقتصاد
نویسنده: لیلا فلاحیسرابی؛ پژوهشگر و تسهیلگر اجتماعی
ماهنامه پیشران (آیندهپژوهی کسبوکار)/مهرماه 98
دیدگاه خود را بنویسید