Project Description

تحلیل اسناد بالادستی فراغت

اشاره

اسناد بالادستی سیاست‌گذاری در حوزه‌ی فراغت، چه می‌گویند؟ در این نوشتار تحقیقی به این پرسش پاسخ می‌دهیم. این بررسی به کمک روش تحلیل لایه‌ای علل، انجام شده است. به همین دلیل، نخست به شرح مختصر این روش می‌پردازیم. بررسی تا حد ممکن خلاصه و در قالب جدول است و نتیجه‌گیری بسیار فشرده بیان شده است.


روش تحلیل لایه‌ای علل

تحلیل لایه‌ای علت‌ها یکی از روش های آینده پژوهی است که سهیل عنایت الله آن را ابداع کرده و توسعه داده است. هدف از پیاده سازی تحلیل لایه لایه ای علت‌ها ساخت شکنی پدیده های اجتماعی و رسیدن به درکی عمیق از لایه های زیرین مسائل و مشکلات است. در تحلیل لایه لایه ای علت ها حالت های مختلف دانستن اعم از علمی- تجربی، تفسیری – تاویلی، و فلسفی – انتقادی یکپارچه می شوند. ارزش و سودمندی این روش در  پیش بینی بهتر و دقیق تر آینده نیست بلکه با ایجاد فضاهای گذار،  زمینه لازم را برای خلق آینده های بدیل  فراهم می کند. همچنین کاربرد این روش هنگام سیاست گذاری عمومی و درازمدت نهایتا منجر به تهیه بینش های جامع تر، ژرف‌تر و اثربخش تر می شود. تحلیل لایه لایه‌ای علت ها از چهار سطح تشکیل می شود که عبارتند از : لیتانی، علت‌های اجتماعی، جهان‌بینی و گفتمان مسلط ، و نهایتا اسطوره -استعاره.

 ۱- سطح اول لیتانی نام دارد که سطحی‌ترین لایه بوده و معرف دیدگاه رسمی و پذیرفته شده از واقعیت است.

۲- سطح دوم سطح علت‌های اجتماعی و معرف دیدگاه سیستمیک است. در این سطح داده‌های سطح لیتانی توضیح داده شده و مورد سوال قرار می گیرند.

۳- سطح سوم نمایانگر جهان بینی و گفتمان است. در این سطح فرض های استدلالی ، که بر بستر جهان بینی‌ها و ایدئولوژی‌ها قرار داشته و ناخودآگاه هستند واکاویده می شوند.

۴- سطح چهارم نشانگر اسطوره‌ها و استعاره‌هاست. این سطح در واقع معرف ابعاد انگیزشی ناخودآگاه موضوع است.

سهیل عنایت‌الله، واضع این روش، در شرحی که خود وی در فرهنگ‌نامه‌ی جامع روش‌های آینده‌پژوهی (پروژه هزاره) نوشته‌است، توصیفی را در مورد این روش می‌آورد که ما در اینجا خلاصه‌ی آن را مرور خواهیم کرد. در این توصیف، هر چهار سطح توضیح داده می‌شوند و اصل بر این است که وقتی پرسش تغییر کند، راه حل هم تغییر می‌نماید.

تحلیل لایه‌ای علت‌ها ضمن آن که قویاً قالب نظریه به خود گرفته، از طریق عمل توسعه یافته است. این روش ده‌ها و ده‌ها بار در موقعیت‌های مختلف ـ سازمان‌های بین‌المللی، نهادهای دولتی در سطح کشور و استان، دانشگاه‌ها، سازمان‌های غیر دولتی، و کسب‌وکارها ـ استفاده شده و در این فرایند تکامل یافته و پالایش شده است. مثلاً، دانشجویان دوره دکتری ممکن است از این روش برای مرتب کردن انواع مختلف “داده‌ها” استفاده کنند: کمّی، کیفی، و انتقادی؛ و شرکت‌ها می‌توانند آن را برای توسعه انواع مختلف محصولات و خدمات به کار گیرند  . یک نهاد دانشگاهی می‌تواند از این روش به منظور صورت‌‌بندی راهبرد خود برای بافتارهای مختلف (برای مثال، دانشجویان، استادان، جامعه، دولت و مجامع مختلف) با انتظارات و زمان‌بندی مختلف (نیازهای فوری، نیازهای میان‌مدت، نیازهای بلندمدت) استفاده کند.

در نهایت، از طریق استفاده‌های مکرر در بسیاری از کشورها (برای نمونه آمریکا، استرالیا، نیوزلند، مالزی، آندورا، تایلند، تایوان، سنگاپور، آلمان، هلند، اقیانوسیه، و پاکستان) و در جلساتی که گروه‌هایی به نمایندگی از فرهنگ‌های مختلف حضور داشتند، توسعه یافت. بنابراین، طی یک دهه، مانند همه روش‌های مفید دیگر می‌بایست از بوته آزمایش تنوع فردی، جنسیتی، فرهنگی، و نهادی/ سازمانی زنده بیرون می‌آمد تا بتوانم بگویم که این روش دارای ساختاری روشن است.

ساختار تحلیل لایه‌ای علت‌ها

لایه مسأله راه حل مسئول حل مسأله منبع
لایه ملموس یا لیتانی حل مسأله، دشوار است کوتاه مدت حکومت رسانه‌های جمعی
لایه‌ی ساختاری و نظام‌های اجتماعی مسأله، فرایندی یا سیستمی است رویکردها یک‌پارچه و راه‌حل‌ها سیستمی حکومت و سایر بازیگران غیردولتی رسانه‌های تخصصی
لایه‌ی جهان‌بینی و گفتمانی ساختارهای اعتقادی تحول و بازنگری در الگوهای تغییر نویسندگان، فیلسوفان وگروه‌های حاشیه‌ای مجلات حاشیه‌ای یا طرد‌شده، غیررسمی
لایه اسطوره و استعاره اسطوره‌های اصلی جامعه طرح روایت‌های بدیل برای دگرگونی ناخودآگاه جمعی تابع چشم‌انداز فعالیت هنرمندان و ارائه چشم‌اندازها

 

تحلیل لایه‌ای علت‌ها چهار سطح را در نظر می‌گیرد. اولین سطح “لیتانی”  است ـ مسائل و روندهای کمّی که اغلب اغراق‌آمیز و نوعاً برای مقاصد سیاسی استفاده می‌شوند ـ (مثلاً جمعیت بیش از حد) ـ که معمولاً از طریق رسانه‌های خبری مطرح می‌شود. ارتباط رویدادها، مسائل و روندها بیان نمی‌شود و آنها ناپیوسته به نظر می‌آیند. نتیجه‌ آن در بسیاری از موارد یا نوعی احساس درماندگی (چه کاری از من ساخته است؟) یا بی‌تفاوتی (کاری نمی‌توان کرد!) یا دیگران را مقصر شناختن است (چرا در این باره فکری نمی‌‌کنند؟). این لایه سطح متعارف اغلب مطالعات آینده است که می‌تواند به راحتی سیاست ترس ایجاد کند.   سطح لیتانی آشکارترین و قابل رؤیت‌ترین سطح است، و به توانایی تحلیلی اندکی نیاز دارد. در این سطح فرضیات به ندرت مورد سوأل قرار می‌گیرند.

دومین سطح به عوامل اجتماعی اعم از اقتصادی، سیاسی، و تاریخی (مثلاً افزایش نرخ زاد و ولد، نبود برنامه تنظیم خانواده) می‌‍‌پردازد؛ و داده‌های کمّی در آن تفسیر می‌شود. این نوع تحلیل معمولاً توسط نهادهای سیاستی بیان شده و به عنوان یادداشت سردبیر در روزنامه‌ها یا نشریات نه کاملاً دانشگاهی منتشر می‌شود. اگر بخت با کسی یار باشد، گاه اقدام تسریع‌‌کننده تحلیل می‌شود (مثلاً، رشد جمعیت و پیشرفت در داروسازی/ سلامت). این سطح در تبیین‌های فنی و تحلیل‌های دانشگاهی به خوبی ظاهر می‌شود. نقش دولت و سایر بازیگران و منافع آنها معمولاً در این سطح بررسی می‌شود. داده‌ها، معمولاً، زیر سوأل می‌روند؛ اما لحن پرسش نسبت به پارادایمی که مسئله در چارچوب آن مطرح شده است معترضانه نیست و در برابر آن تسلیم باقی می‌ماند.

سومین سطح، که عمیق‌تر است، به ساختار و جهان‌بینی/گفتمانی مربوط می‌شود که ساختار را پشتیبانی و آن را توجیه ‌می‌کند. (مثلاً، رشد جمعیت و دیدگاه‌های تمدنی در مورد خانواده؛ قدرت نداشتن زنان؛ نبود امنیت اجتماعی؛ بحث جمعیت/ مصرف). وظیفه‌ این سطح یافتن ساختارهای فرهنگی، اجتماعی، و زبان‌شناختی عمیق‌ترِ مستقل از بازیگر هستند (بستگی به این ندارند که چه کسانی بازیگرند).

در اینجا تشخیص فرضیات عمیق‌ترِ پشت مسأله، و تلاش برای تدوین یک چشم‌انداز جدید از مسأله اهمیت دارد. در این مرحله فرد می‌تواند بفهمد که چگونه گفتمان‌های مختلف (مثلاً، اقتصادی، مذهبی، و فرهنگی) فراتر از یک علت یا میانجی برای مسأله عمل می‌کنند، و آن را می‌سازند. مشخص می‌شود که چگونه گفتمانی که ما برای فهمیدن مسأله استفاده می‌کنیم، در ساختاربندی مسأله مشارکت دارد. در این سطح، بر اساس گفتمان‌های مختلف، ممکن است سناریوهای بدیل ناپیوسته به دست آیند؛ برای مثال، سناریوی آینده جمعیت مبتنی بر دیدگاه‌های مذهبی در خصوص جمعیت (مثلاً این سناریو که امت اسلام باید زیاد شود)، در مقابل یک سناریوی فرهنگیِ دیگر با این محور که تصور گروه‌های مختلف زنان از تولد و تربیت کودک چیست و آنها چه نقشی در جامعه مردسالار دارند و نقش‌شان در تقسیم کار جهانی چیست. این سناریوها یک بٌعد افقی به تحلیل لایه‌ایِ ما می‌افزایند. مبانی‌ چگونگی تعریف لیتانی و متغیرهایی که برای شناخت لیتانی استفاده می‌شوند در این سطح مورد پرسش قرار می‌گیرند.

لایه چهارم تحلیل، سطح استعاره یا اسطوره است. این‌ها روایت‌‌های عمیق، کهن‌الگوهای جمعی ـ ابعاد ناخودآگاه و اغلب احساسی مسأله یا پارادکس (مثلاً، نگاه غیر آماری به جمعیت، نگاه به عنوان جامعه یا مردم را به چشم منابع خلاق دیدن). این سطح، تجربه‌ای در سطح عاطفی/ غریزی با توجه به جهان‌بینیِ مورد پرسش قرار گرفته در لایه سوم، ایجاد می‌کند. زبان مورد استفاده چندان تخصصی نیست، بیشتر با برانگیختن تصورات دیداری، با کاویدن “قلب” به جای خواندن “مغز” سر و کار دارد. این لایه بنیادی‌ترین سطح پرسشگری است. اما بالاخره این پرسشگری نیز در نهایت محدود خواهد بود زیرا چارچوب پرسش باید به دیگر چارچوب‌های شناخت ـ مثلاً اسطوره‌ای ـ وارد شود.

سطح چهارم ما را به سطح تمدنی هویت می‌برد. این دیدگاه یک گام از آینده واقعی فاصله گرفته و به سوی پیش‌فرض‌های عمیق‌تر درباره آینده مورد بحث، به‌ویژه آینده غیرعقلانی یا پسا عقلانی حرکت می‌کند. مثلاً، سناریوهای خاص پیش‌فرض‌های خاصی درباره ماهیت زمان، عقلانیت و عاملیت دارند. اعتقاد به آینده‌ای که شبیه انداختن تاس است، کاملاً با آینده‌ای که مسلمانان درباره‌اش می‌گویند “با توکل زانوی اشتر ببند” و نیز با چشم‌انداز آمریکایی از آینده که نامحدود، مملو از انتخاب و فرصت است تفاوت دارد. برای پیروان کنفوسیوس، انتخاب و فرصت در بافتار خانواده و نیاکان وجود دارد و تصمیم‌ فردی صرف نیست.

مقاله‌های مرتبط:

 

تحلیل اسناد بالادستی فراغت در سطح ملموس

نام سند گزاره‌ها فحوای سند
سیاست‌هاى بهبود وضع گذران اوقات فراغت زنان و دختران (1381) 1.مهارت بخشى و ارتقای سطح آگاهى، خردمندى و توانمندی‌هاى فردى، خانوادگى و اجتماعى

2.تبلیغ و ترویج فرهنگ مطالعه و استفاده مطلوب از اوقات فراغت

1.شکل ملموس تاکید بر ترکیب فراغت و مهارت‌آموزی

2.فراغت در جهت افزایش علم

آیین نامه اجرایی برنامه جامع ساماندهی اوقات فراغت جوانان (1384) 1. و‌زارت ارتباطات و فناو‌ری اطلاعات موظف است با بهره‌گیری از فناو‌ری اطلاعات و ارتباطات در فضای مجازی و شبکه‌های اطلاعاتی و ارتباطی برنامه‌ها و سیاست‌های گسترش فرهنگ استفاده از او‌قات فراغت برنامه‌های او‌قات فراغت و توسعه کمی و کیفی برنامه‌های فراغتی جوانان در بستر IT را حمایت نماید نوسازی زیرساختهای فراغت
اتخاذ تصمیماتی در خصوص برنامه های اوقات فراغت و تشکیل ستاد هماهنگی اوقات فراغت نوجوانان و جوانان (1381) 1. مجموعه فعالیت‌های او‌قات فراغتی در تابستان ۱۳۸۱ باید به گونه‌ای باشد که با مشارکت فعال جوانان و تشکلهای غیردو‌لتی جوانان انجام شود. فراغت مشارکتی
برنامه جامع عفاف و حجاب در شهر تهران (1394) گسترش اماکن عمومی، پارک‌ها و مراکز ورزشی مناسب برای زنان و دختران جهت گذراندن اوقات فراغت ایجاد امکانات و آموزش فراغت سالم
حمایت از اوقات فراغت دانش آموزان تهرانی در سال 1393

 

به‌منظور حمایت و ایجاد انگیزه جهت استفاده دانش‌آموزان عزیز تهرانی از اماکن ورزشی شهرداری تهران و امکان استفاده مناسب نوجوانان دانش‌آموز از اوقات فراغت خود در سال 1393 شهرداری تهران موظف است نسبت به در نظر گرفتن پنجاه‌ درصد (50 %) تخفیف در مبلغ ورودیه اماکن مزبور در تابستان سال جاری اقدام نماید مکان محوری و الگوی سنتی فراغت
ساماندهی اوقات فراغت شهروندان تهرانی به‌ویژه جوانان و نوجوانان 1382 الف) حمایت از برنامه‌های تابستانی اوقات فراغت پنج هزار پایگاه مربوط به نهادها و سازمان‌هایی که در این زمینه فعالیت می‌نمایند شامل نیروی مقاومت بسیج، تربیت‌بدنی، آموزش‌وپرورش، بهزیستی، هلال‌احمر، امور مساجد، کمیته امداد امام (ره) و …

‌ب) کمک به ساخت و تجهیز و تدارک پناهگاه‌ها و جان‌پناه‌های تحت نظارت هیئت کوهنوردی استان تهران به‌منظور بهره‌برداری کلیه پایگاه‌های اوقات فراغت از این اماکن.

‌ج) تأمین و پرداخت یارانه از حداقل بیست‌وپنج درصد (25%) تا حداکثر پنجاه‌درصد (50%) جهت اجرای برنامه‌های اوقات فراغت توسط مراکز فرهنگی، ورزشی و هنری تحت پوشش شهرداری تهران.

افزایش کمّی و کیفی امکانات مادی

تأکید بر ممیزی و تنبیه و تشویق

 

تحلیل اسناد بالادستی فراغت در سطح ساختاری

نام سند گزاره‌ها فحوای سند
سیاستهاى بهبود وضع گذران اوقات فراغت زنان و دختران (1381) 1.ایجاد هماهنگى میان کلیه دستگاههاى سیاستگذارى، برنامه‏ریزى، اجرایى و نظارتى بمنظور استفاده بهینه از توان و امکانات موجود و تبادل تجربیات، اطلاعات و منابع درخصوص اوقات فراغت زنان و دختران.

2.توجه به آموزشهاى فنى و حرفه‏اى و دانشهاى کاربردى

3.هماهنگى میان دستگاهها و مراکز فرهنگى براى استفاده بهینه از امکانات، منابع و نیروى انسانى یکدیگر

1.ساختار نهادی یکپارچه فراغت

2. همه در خدمت آموزش

3.فراغت متمرکز

آیین نامه اجرایی برنامه جامع ساماندهی اوقات فراغت جوانان (1384) 1.اصلاح نگرش و فرهنگ سازی برنامه تقویت نقش خانواده نهادهای مدنی و بخش خصوصی در برنامه‌های فراغتی برنامه بهنیه سازی زیرساخت‌های فراغتی برنامه توسعه کمی و کیفی برنامه‌های فراغتی و برنامه توانمندسازی ساختارهای اجرایی مرتبط با او‌قات فراغت جوانان 1.تاکید بر توسعه کمی و کیفی
اتخاذ تصمیماتی در خصوص برنامه های اوقات فراغت و تشکیل ستاد هماهنگی اوقات فراغت نوجوانان و جوانان (1381) 1. کلیه استانها ستاد هماهنگی او‌قات فراغت به ریاست استاندار و دبیری نماینده سازمان ملی جوانان در استان و با حضور دستگاههای مرتبط با موضوع تشکیل و و‌ظیفه شناسایی امکانات و توان دستگاهها و برنامه‌ریزی عملیاتی و اجرایی و هماهنگی و نظارت بر اجرای طرح‌های او‌قات فراغت را بر عهده خواهد داشت 1. فراغت متمرکز
طرح جامع شهر تهران (1385) تهران: شهری پایدار و منسجم با ساختاری مناسب برای سکونت، فعالیت و فراغت

تخصیص اراضی مجاور خط محدوده به عملکردهایی ویژه ازجمله برای فعالیت‌های تفرجی، فراغت و گردشگری و یا چندمنظوره با حداقل سطح اشغال و تراکم و غلبه فضای سبز و باز

استفاده از اراضی تحت اختیار نهادها و سازمان‌های عمومی و دولتی، نظامی و باز (ساخته نشده)، برای کارکردهای فراغت و گردشگری و چندمنظوره شهری

 

افزایش امکان نهادی و فیزیکی فراغت

 

تحلیل اسناد بالادستی فراغت در سطح گفتمانی

نام سند گزاره‌ها فحوای سند
سیاستهاى بهبود وضع گذران اوقات فراغت زنان و دختران (1381) 1. پیشنهاد شوراى فرهنگى و اجتماعى زنان، سیاستهاى بهبود وضع گذران اوقات فراغت زنان و دختران را به این شرح تصویب کرد

2.به اعتقاد جامعه شناسان فراغت تجربه‏اى است که فرد هنگام رهایى از اشتغالات و الزامات کار روزانه بر اساس تمایلات و رهیافتهاى شخصى و مشارکت داوطلبانه متناسب با نیاز و ذوق خود انتخاب مى‏کند تا جسم، فکر و شخصیت او رشد و پرورش یابد.

3. ضرورت جهت دهى به برنامه‏ها و فعالیتهاى فرهنگى

4. توجه به جهت‏گیریهاى صحیح فکرى، فرهنگى، اعتقادى در برنامه‏ها

1. فهم اهمیت نمادین

2.گفتمان فراغت به عنوان فعالیت جانبی کار و نه فراغت به عنوان سبک زندگی

3.فراغت به مثابه ابزار کنترل

4.فراغت به مثابه ابزار جهت‌دهی فکری

آیین نامه اجرایی برنامه جامع ساماندهی اوقات فراغت جوانان (1384) 1. دستگاه‌های مرتبط با برنامه‌های فراغتی جوانان موظفند در طول برنامه چهارم توسعه با محوریت تقویت نقش خانواده‌ها نهادهای مدنی و سازمان‌های غیردو‌لتی جوانان و بخش خصوصی در برنامه‌های فراغتی موجبات کاهش تصدی‌گری دو‌لت و افزایش مشارکت بخش‌های غیردو‌لتی در برنامه‌های فراغتی را فراهم آو‌رند 1.گفتمان خانواده‌محوری و مشارکت
اتخاذ تصمیماتی در خصوص برنامه های اوقات فراغت و تشکیل ستاد هماهنگی اوقات فراغت نوجوانان و جوانان (1381) سازمان ملی جوانان و دیگر دستگاه‌های ذیربط موظفند به گونه‌ای برنامه‌ ریزی کنند که در سال‌های آینده موضوع او‌قات فراغت جوانان و نوجوانان به صورت کاملا غیرمتمرکز برنامه‌ریزی و اجرا شود.

لازم است ‌خانواده‌ها و نهادها و سازمان‌های غیردو‌لتی نقش و مسؤو‌لیت بیشتری را عهده‌دار گردند.

فراغت غیرمتمرکز و مردم‌نهاد
استفاده از ظرفیت همکاری و مشارکت‌های شهرداری تهران در پیش‌گیری و کاهش آسیب‌های اجتماعی شهر تهران 1390 تقویت برنامه‌های هویتی و غنی‌سازی اوقات فراغت سالم با مدیریت مشارکتی شهروندان و گسترش و تقویت برنامه‌های ارتقای سلامت روانی و نشاط اجتماعی با بهره‌برداری از تمامی ظرفیت‌ها و امکانات ورزشی، فرهنگی، هنری، گردشگری و تفریحی سالم گفتمان فراغت مشارکتی و اجتماعی
اساسنامه سازمان رفاه، خدمات و مشارکت‌های اجتماعی شهرداری تهران 1389 حمایت از توسعه گردشگری شهری، ارتقاء کمی و کیفی فعالیت‌های اوقات فراغت شهروندان تهرانی فراغت یکپارچه با گردشگری
الزام شهرداری تهران به بهره‌گیری از ظرفیت‌های موجود در شهر تهران در جهت تقویت اتحاد ملی و انسجام اسلامی 1387 ایجاد مجموعه فرهنگی، تفریحی و فراغتی نوروز در اراضی عباس‌آباد مطابق طرح جامع مصوب و با در نظر گرفتن تنوع فرهنگی و بهره‌گیری از نشان‌ها و نمادهای اقوام مختلف ایرانی در تحقق اتحاد ملی و نیز با توجه به مختصات و ویژگی‌های مشترک فرهنگی، زبانی و تاریخی کشورهای منطقه حوزه دریای مازندران و اعضای سازمان اکو در راستای افزایش همگرایی و انسجام اسلامی و فرهنگی فراغت عنصر وحدت ملی و هویت اجتماعی

 

تحلیل اسناد بالادستی فراغت در سطح اسطوره‌ای

نام سند گزاره‌ها فحوای سند
سیاستهاى بهبود وضع گذران اوقات فراغت زنان و دختران (1381) 1. فراغت در نظام ارزشى اسلام جنبه فرهنگى و دینى داشته و از صورت تفریح و سرگرمى صرف خارج است.

2. ضرورت تقویت و گسترش برنامه‏ها و فعالیتهاى مذهبى و اتخاذ تدابیر لازم براى جذب مخاطبین این برنامه‏ها

1. اسطوره‌ی ایدئولوژیک گذران فراغت
آیین نامه اجرایی برنامه جامع ساماندهی اوقات فراغت جوانان (1384) 1. فراغت نوجوانان و جوانان به عنوان یک نیاز اساسی و همچنین فرهنگ سازی و جریان سازی در زمینه برنامه‌های فراغتی و گردشگری برنامه اصلاح نگرش و فرهنگ سازی در زمینه گذران او‌قات فراغت 1.فراغت به مثابه نیاز اساسی و سبک زندگی
اتخاذ تصمیماتی در خصوص برنامه‌های اوقات فراغت و تشکیل ستاد هماهنگی اوقات فراغت نوجوانان و جوانان (1381) مانند موارد پیشین. مانند موارد پیشین.

 

 

زندگی فراغتی”

ماهنامه پیشران شماره آبان‌ماه 98

 

جمع‌بندی تحلیل اسناد بالادستی

در جمع‌بندی تحلیل این اسناد و مراجعه به سایت و مصاحبه با افراد مطلع در این خصوص، در چهار لایه‌ی لیتانی، ساختاری، گفتمانی و اسطوره‌ای، می‌توان سه نکته را مطح نمود:

  1. در سطح ملی قانونی فراگیر در مورد اوقات فراغت وجود دارد که ضعف‌هایی بر آن حاکم است؛

الف. نبود چارچوب نظری مشخص و منسجم

ب. نبود ساختار نهادی یکپارچه و مسئول بویژه بعد از ادغام سازمان جوانان در وزارت ورزش

ج. کلی‌گویی و نبود اقدامات مشخص.

  1. در سطح شهری، وضعیت متفاوت است:

الف. شهرداری‌ها هیچ سند جامع منسجمی درباره فراغت ندارند.

 ب. ساختار نهادی فراغت در شهرداری‌ها بسیار مشوش است. مثلا در تهران، سازمان فرهنگی هنری، سازمان ورزش، سازمان رفاه، سازمان پارک‌ها، ستاد گردشگری، و درگیر هستند اما وظایف متداخلی دارند و متولی نهایی برای خود مسؤولان هم مشخص نیست.

ج. در اسناد مربوط به شهرداری چارچوب فکری منسجمی درباره فراغت دیده نمی‌شود و تنها می‌توان از نکات گسسته‌ای درباره فراغت صحبت کرد که همه آنها هم نوعا مبتنی بر تفکری سنتی درباره فراغت هستند.

  1. آشفتگی در سطوح چهارگانه وجود دارد و چنین نیست که روحی مشخص که پیوستگی این چهار سطح را ایجاد کند، وجود داشته باشد. با این حال به طور کلی، می‌توان گفت که در سطح زیرین، اسطوره‌ی انسان کامل مدنظر بوده است و برای پرورش آن، گفتمان ایدئولوژیک حاکم بوده است. در سطح ساختاری، نمود این اسطوره و گفتمان، در آموزش‌محور بودن فعالیت‌های فراغتی دیده می‌شود و سرانجام در سطح لیتانی، با واقعیت مکان‌هایی فراغتی روبه‌رو هستیم که قرار است فراغت را همچون عنصری بیهوده به وادی سودمند آموزش و شغل برگردانند. به این ترتیب:

الف: فراغت اصالتی در این چهار سطح ندارد و گویی نوعی پوچی است که باید به واقعیتی مفید تحول یابد.

ب: فراغتی بودن زندگی مدنظر نیست بلکه فراغت جدا از زندگی دیده شده است و گویی سیاست‌گذار تلاش می‌کند آن را به زندگی معمول بازگرداند.

ج: هرآنچه گفته شد در کلیت است وگرنه در جزئیات، اسناد بسیار پراکنده هستند و هر کدام به موضوعی اشاره دارند.

در پایان می‌توان گفت که با این اوصاف، برای آینده‌ی فراغت تصوری مشخص در ذهن سیاست‌گذار نبوده است و انسجامی در متون مختلف دیده می‌شود و اگر هم بتوان کلیتی استخراج نمود، این کلیت بیگانه با زندگی فراغتی امروز است. به این ترتیب، کسب‌وکارهای مرتبط با فراغت از این اسناد نمی‌توانند استفاده کنند و لازم است راه خود را از پیگیری این اسناد و همراستا شدن با آن جدا کنند. این مشکل، در جای خود بسیار مهم و قابل بحث است چرا که مسبب مسایلی جدی خواهد شد.

 

نویسنده: لیلا فلاحی‌سرابی؛ پژوهشگر و تسهیل‌گر اجتماعی
ماهنامه پیشران (آینده‌پژوهی کسب‌وکار)/‌آبان‌ماه 98