Project Description
شهر سالم
طبق تعریف سازمان جهانی بهداشت، تندرستی تنها فقدان بیماری و نقص جسمانی نیست بلکه سلامت یعنی نداشتن مشکلات جسمی و روانی و اجتماعی برای کل افراد جامعه. این تعریف بسیار بلند پروازانه و چند وجهی است و دستیابی به آن از عهدهی یک سازمان یا نهاد خارج است.، کل جامعه باید برای رسیدن به چنین هدفی همکاری کنند. صاحب نظران در بحث عوامل اجتماعی موثر بر سلامت، عقیده دارند که در خوشبینانهترین حالت، چیزی حدود 25 درصد از سلامت یک جامعه توسط نظام ارائهی خدمات بهداشتی و درمانی آن جامعه ایجاد میشود. بنابراین اگر حتی بهترین بیمارستانها و مراکز بهداشتی و بهترین تجهیزات و باکیفیتترین نیروی انسانی متخصص به کار شوند، تنها میتوان در 25 درصد وضعیت سلامت جامعه بهبود ایجاد نمود و سه چهارم سلامت، هنوز به عوامل دیگری وابسته است.
همانطور که در نمودار 1 پیداست، عواملی مانند ژنتیک، تنوع و دگرگونی سبکهای زندگی، عوامل اجتماعی، وضعیت اقتصادی، تجربههای تاریخی و فرهنگی مردم در سلامت جامعه نقشآفرینی میکنند. بنابراین جستوجوی مشکلات سلامتی و راه حل های آن تنها در حوزهای اداری مانند وزارت بهداشت و درمان خلاصه نمیشود/
نمودار1: عوامل مؤثر بر سلامت جامعه طبق تعریف سازمان بهداشت جهانی
از سدهی گذشتهی میلادی، تغییر توازن جمعیتی و افزایش وزن جمعیت شهری نسبت به روستایی در جهان با شتابی زیاد طی شده است و ادامه دارد. پس انسانهای بیشتری که باید برای سلامتشان برنامهریزی شود، امروز ساکن شهرها هستند. از این رو مفهوم شهر سالم بسیار برجسته شده است. همانطور که از اصطلاح شهر سالم پیداست، مفهومی چند وجهی و بیش از شهرنشینی در قالب مکان جغرافیایی موردنظر است.
مفهوم شهر سالم برای نخستین بار در کنفرانس سالیانهی ارتقای سلامت در تورنتو مطرح شد. موضوع این کنفرانس، «آنسوی مراقبتهای بهداشتی1» بود. بعد از آن بود که استراتژیهای سلامت برای همه (HFA2) در سازمان جهانی بهداشت شکل گرفت و سالها به عنوان نقشه راه کشورها در جهت ارتقای سلامت جوامع مطرح بود. تعریفی که از شهر سالم در این کنفرانس مطرح شد، به این شرح بود: شهر سالم، شهری است که از شرایط جسمی، روانی و اجتماعی افراد محافظت میکند. این تعریف همانطور که پیداست منطبق بر تعریف سلامت از نظر سازمان بهداشت جهانی است و هر شهری که مردم و سلامتشان را در مرکز برنامههای توسعهی شهری قرار دهد به شهری سالم میتواند تبدیل گردد.
نگاهی به وضعیت سلامت جامعهی ایران در چند دههی اخیر نشان میدهد که وضعیت سلامت در روستاها و مناطق کم جمعیت با پیادهسازی شبکهی ارائهی خدمات بهداشتی که شامل مراکزی مانند خانههای بهداشت و مراکز بهداشت روستایی است، بهطور محسوسی ارتقا یافته است اما اخیرا مشکل جدیدی نیز نمایان شده است که به خود شهر مربوط است. شکافی که در سلامت قسمتی از جمعیت شهرنشین ایجاد شده است، باید بیش از اینها مورد توجه قرار گیرد. موج مهاجرت به شهرهای بزرگ در کشورمان باعث ایجاد مشکلات عدیدهی سلامتی در حاشیهی این شهرهای شده و برنامهریزی برای سلامت این افراد که دیگر نه در روستاها هستند که به خدمات بهداشتی و درمانی روستایی دسترسی داشته باشند و نه دسترسی مناسبی به تسهیلات شهری دارند را بسیار دشوار کرده است.
موضوع دیگر که با نگاه دقیق تر به شهرهای ایران از دیدگاه سلامت قابل مشاهده است، وجود نابرابری در دسترسی به خدمات شهری در شهرهای مختلف و میان محلههای یک شهر است که خود معضلی است که می باید همزمان برنامهریزان شهری و برنامهریزان حوزهی سلامت به آن توجه ویژه داشته باشند. به این ترتیب، با وجود شیوهنامههای کشوری، آشفتگی خاصی در حال گسترش ریشههای خود در نظام سلامت کشور است.
نکتهی کلیدی در بحث شهر سالم این است که رویکرد سازمان جهانی بهداشت، به مفهوم گفتهشده، فرایندمحور است و نه نتیجهمحور، یعنی شهر لازم نیست که به جایگاه خاصی در شاخصهای سلامت دست یابد تا به عنوان شهر سالم شناخته شود. تعهد به سلامت در فرایندها و ساختارهای شهری است که تعیین میکند شهر، سالم است یا نیست. نمیتوان با تمرکز بیمارستانها، مراکز بهداشت و مراکز درمانی و بهداشتی و امکانات و بازارهای بزرگ در مناطق، شهرها و محلاتی از شهرها، و رسیدن به میانگین خوبی از خدمات سلامت، شهرهای سالم را ایجاد نمود. پراکندگی این امکانات و توزیع عادلانهی آنها و وجود حداقلی از دسترسی برای همگان، اهمیت اساسی دارد. این خدمات بهویژه در ابعاد روانشناختی و رواندرمانی باید مورد توجه قرار گیرد که توزیعی بسیار نامتوازن در شهرهای ایران دارد.
در ادبیات شهر سالم، تاکید زیادی بر موضوعاتی چون عدالت، حاکمیت مشارکتی، همکاری بینِبخشی و حرکت در جهت شناخت عوامل موثر بر سلامت برای آینده و متوقف نماندن بر سنجش شاخصهای معمول وجود دارد. مفهوم شهر سالم افزون بر این که مفهومی درونشهری است، مفهومی بینِشهری نیز است به این معنا که شرایط زندگی و ارتباط میان شهرها در هر حوزهی جغرافیایی نیز از اهمیت زیادی برخوردار است. ارتباط بینِشهری و جابجایی جمعیت بین شهرها، وضعیت سلامتی کل حوزهی جغرافیایی را به هم مرتبط میسازد. با نبود برنامهریزی منطقهای نمی توان به مفهوم شهر سالم جامهی عمل پوشاند. توصیههای سازمان جهانی بهداشت برای حرکت در این مسیر، شامل ایجاد تعهد سیاسی برای دستیابی به شهر سالم، تغییر در نهادهای موجود در جامعه به منظور انطباق با این مفهوم و تاکید بر مشارکت بینِبخش است.
مشارکت سازمانهای دولتی، خصوصی، نهادهای داوطلب غیردولتی و سایر بخشهای جامعه باید رخ دهد و ارتباطی نهادمند میان همه پدید آید. تاکید بر فرایند کار به جای تاکید صرف بر نتایج به این معناست که ایجاد اصلاحات در نظام سلامت، به اندازهی پایش نتایج مهم است.
نویسنده: حامد رحیمپور لنگرودی؛ دانشجوی دکتری مدیریت خدمات بهداشتی و درمانی
ماهنامه پیشران (آیندهپژوهی کسبوکار)/مهرماه 98
پینوشت؛
Beyond Healthcareا[1]
Health For Allا[2]
دیدگاه خود را بنویسید