Project Description

بازار رأی در انتخابات مجلس

اشاره

چگونه می‌توان مردم را پای صندوق‌های رأی آورد؟ یکی از نگاه‌های موجود در پاسخ به این پرسش، بررسی فرآیند و نتیجه‌ی تصمیم‌گیری مردم با توجه به بازاریابی سیاسی است. محمد عابدی اردکانی و علیرضا جاوری در مقاله‌ای با عنوان بازاریابی سیاسی و فرآیند تصمیم‌گیری رأی‌دهندگان در فصلنامه‌ی سیاست‌گذاری عمومی (دوره‌ی 3، شماره1، بهار 1396)، به این پرسش پاسخ داده‌اند. نمونه‌ی مورد مطالعه‌ی آنان، جوانان اصفهانی و دوره‌ی بررسی آنان، انتخابات مجلس دهم بوده است. در اینجا چکیده‌ی بحث و نتایج این مقاله را بازگو می‌کنیم.


3 گروه‌ها و 7 متغیر

طبق جمع‌بندی عابدی اردکانی و جاوری (1396)، در هر دوره انتخابات، احتمال حضور سه گروه رأی‌دهنده وجود دارد:
الف) هواداران: آنهایی که طرفدار حزب یا نامزد سیاسی خاصی بوده‌اند.
ب) چرخندگان: آن‌هایی که طرفدار نیستند و در انتخابات مختلف نظر خود را عوض میکنند.
ج) رأی‌اولی‌ها: آنهایی که قبلا رأی نداده‌اند.
پرسش آنان این است که: “آیا بین متغیرهای تصمیم‌گیری این سه گروه رأیدهنده، رابطه‌ی معناداری وجود دارد؟ یعنی آیا آنان را نسبت به نوع متغیر تصمیم‌گیری‌شان می‌توان به شکل‌معناداری جدا کرد و از هم تشخیص داد؟ 7 عامل تصمیم‌گیری از نظر محققان عبارت است از:
1. درگیری ذهنی
2. جستجوی اطلاعات
3. دانش
4. وفاداری
5. اعتماد
6. رضایت
7. ثبات
نوع تصمیمگیری رأی‌دهندگان بر اساس عوامل تصمیمگیری، با استفاده از تکنیک‌های بازاریابی و رفتار مصرف‌کننده بررسی شد. نمونه‌ی آماری آنان 320 نفر از جوانان 18تا 25سال شهر اصفهان بود که به صورت خوشه‌ای از جمعیت جوانان شهر انتخاب شد. آنان نتیجه گرفتند که از میان متغیرهای تصمیم‌گیری، دو متغیر جست‌وجوی اطلاعات و اعتماد در میان سه گروه گفته‌شده تفاوت معناداری ندارد اما باقی عوامل، تفاوت معنادار دارند یعنی می‌توان با توجه به نوع و ترکیب درگیری ذهنی، دانش، وفاداری، رضایت و ثبات، این سه گروه را از هم جدا کرد یا تشخیص دارد.

 

 

“انتخاب

ماهنامه پیشران شماره بهمن‌ماه 98

 

 

تأثیر متغیرهای تصمیم‌گیری در سه گروه رأی‌دهنده

اینک به شکلی مختصر به تشریح نتایج محققان مذکور می‌پردازیم. در واقع می‌خواهیم ببینیم هر یک از هفت متغیر، چه وضعیتی در یک از سه گروه از رأی‌دهنده (هوادارن، چرخدگان و رأی‌اولی‌ها) دارند. مسلم است که اینک نتایج تحقیق در مورد جوانان اصفهانی را بیان می‌کنیم و ممکن است در همه جا این نتایج صدف نکنند. با این حال از ظرایف تعمیم می‌گذریم و تنها به بیان نتایج می‌پردازیم.

  • در مورد درگیری ذهنی، بیشترین درگیری ذهنی مربوط است به هوادارن، سپس چرخدگان و سرانجام، رأی‌اولی‌ها. بنابراین برای رأی‌اولی‌ها باید درگیری ذهنی جدی پدید آورد یا به عبارت دیگر آنان را درگیر نمود. دو گروه دیگر، درگیر هستند و تنها باید برای متعهد کردن و فعال‌تر نمودن آنان در انتخابات کوشید. این نتیجه با نرمال نتایج جهانی همسو است.
  • در مورد دانش نیز به شکل معناداری، دانش هواداران بیش از چرخدگان است. آنان در جریان جزئیات هستند و تاریخی از رقابت‌های نامزدها را می‌توانند روایت کنند اما چرندگان دانش پراکنده‌ای دارند. رأی‌اولی‌ها دانش ناقص‌تری از هر دو گروه دارند و احساس کمبود دانش بیشتری نیز دارند. آنان هم به آگاهی‌بخشی و دانش‌افزایی نیاز دارند. این نتیجه نیز با نرمال نتایج جهانی همسو است.
  • جست‌وجوی اطلاعات در میان سه گروه، تفاوت معناداری ندارد یعنی هر سه گروه به دنبال اطلاعات هستند. از سوی دیگر، جست‌وجوی بیشتر اطلاعات به هواداری بیشتر هوادارن، چرخش رأی چرخدگان یا رأی‌دادن یا ندادن رأی‌اولی‌ها منجر نمی‌شود. به سخن دیگر، تغییر میزان جست‌وجو، تغییری در نوع رأی‌دادن پدید نمی‌آورد. این نتیجه در انتخابات‌ها و در موارد مختلف، تفاوت دارد و نمی‌توان نرمالی برای آن یافت.
  • تعهد به رأی‌دادن در میان هواداران کمتر از چرخندگان و در آنان کمتر از رأی‌اولی‌ها است. این نتیجه عکس نرمال جهانی است. آنان که به حزب یا گروه خاصی قبلا رأی داده‌اند، اینک احساس تعهد کمتری دارند گویی تعهد خود را قبلا برآورده‌اند. چرخدگان و هواداران هر دو تعهد کمتری به رأی‌دادن دارند چرا که امید چندانی به اجرای تعهدات متقابل نمایندگان یا اجرای وعده‌ها ندارند. این مورد دقیقا وارون نرمال جهانی است. مسأله احتمالا از این قرار است که اهرم کنترلی برای اعمال فشار بر نمایندگان وجود ندارد و هوادارن یا چرندگان دیده‌اند که گویی رأی‌دادن جاده‌ای یک‌طرفه است و در این دادوستد، در مقابل رأی‌دادن، چیزی ستانده نمی‌شود.
  • نتیجه‌ی اعتماد نیز بحث پیشین را تأیید می‌کند چرا که معلوم شده است اعتماد به نماینده یا تأثیر رأی، در میان هوادارن از چرخندگان و رأی‌اولی‌ها بیشتر نیست و در واقع اعتماد به تأثیرگذاری سیاسی با رأی دادن در میان سه گروه، تفاوتی ندارد. این مورد نیز مخالف نرمال جهانی است.
  • ثبات در میان سه گروه به این ترتیب است که هوادارن بیش از چرخندگان و آنان بیش از رأی‌اولی‌ها ثبات دارند. البته بیشتر بودن ثبات هواداران نسبت به چرخندگان در یک دوره معنادار نیست اما ثبات بیشتر رأی این دو گروه نسبت به رأی‌اولی‌ها همواره بیشتر است. این تتیجه با نتایج پژوهش‌های مشابه یا نرم جهانی نیز همخوان است.
  • رضایت سیاسی هوادارن از چرخندگان و رأی‌اولی‌ها بیشتر است اما در میان دو گروه اخیر، تفاوت معناداری وجود ندارد. البته رضایت دو جنبه دارد. در مورد رضایت از حزب یا گروه مورد هواداری و در واقع رضایت از نتیجه‌ی هواداری و رأی خویش، هواداران راضی‌تر هستند اما در مورد رضایت کلی از وضعیت یا سیاست‌های کشور، تفاوت معناداری میان سه گروه‌ وجود ندارد. بنابراین افزایش این رضایت در هر سه گروه افزایش مشارکت را در پی خواهد داشت اما برای رأی‌اولی‌ها، هر حزب یا گروه لازم است ارتباطی اقناعی داشته باشد تا رأی او را جلب کند.

 

مشارکت در مجلس یازدهم 

با توجه به مقاله‌ی مذکور، چه میزان مشارکت را می‌‌توان برآورد نمود؟ در واقع در این بازار، چگونه می‌توان با متغیرهای گفته‌شده بر سه گروه رأی‌دهند تأثیر گذاشت؟ از 58 میلیون واجد شرایط، 3 میلیون رأی‌اولی وجود دارد. مطابق روند دوره‌های پیشین، حداقل 30 و حداکثر 60 درصد آرای خاموش وجود دارند. بر این اساس باید هواداران و چرخندگان را میان 20 تا 37 میلیون دید. آیا در این بازار می‌توان می‌توان آرای مردم را تا 40 میلیون نفر رساند؟ بازاریابی این آرای چگونه باید باشد؟
طبق برآوردهای موجود بر اساس روندها و نیز نظرسنجی‌های معتبر مانند نظرسنجی ایسپا، واقع‌بینانه این است که مشارکت کشوری را حدود نیمی از واجدان شرایط یعنی 29 میلیون نفر ببینیم. اگر چنین باشد، 26 میلیون نفر، جمعیت هوادارن و چرخندگان را تشکیل می‌دهند. این جمعیت از نظر سیاسی عمدتا از میان غیرسیاسی‌ها هستند چرا که انتخابات مجلس مانند انتخابات ریاست جمهوری سیاسی نیست و رأی‌آوری در آن بیشتر وابسته به وابستگی‌های خویشاوندی، رقابت‌های شهری، محلی و مانند این‌ها است و جنبه‌ی حزبی و ملی آن تنها در شهرهای بزرگ و به‌ویژه تهران مهم است.
در دوره‌ی حاضر، اصلاح‌طلبان و اعتدالگرایان به دلیل ناتوانی در برآوردن وعده‌های‌شان در دوره‌های پیشین چندان مورد اقبال نیستند و از آنجا که ردصلاحیت اصلاح‌طلبان نیز عمده چهره‌های برجسته‌ را از آنان گرفته است، هواداران‌شان نیز احتمالا مشارکت چندانی نخواهند داشت. در مقابل، رقابت‌های جدی میان گروه‌های اصولگرا برقرار است و رقابت‌های غیرسیاسی نیز حرارت معمول خود را دارد. بنابراین انتظار حضور اکثریت مطلق اصولگرا در مجلس سبب می‌شود که آرای چرخندگان به سمت اصولگرایی برود و بر آرای هوادارن اصولگرایی افزوده شود. این موضوع ممکن است از تعهد رأی‌دهندگان اصولگرا کم کند و در نتیجه مشارکت را از نصف جمعیت واجدان شرایط نیز کمتر کند مگر این که اتفاق خاصی رخ دهد.
البته از نظر رضایت ابتکار عمل ممکن است به دست گرفته شود و اصولگرایان با وعده‌های مختلف علیه دولت بتوانند آرای خود را بازیابی کنند. به هر حال، این دوره به دلیل محدودیت عرضه‌کنندگان و غلبه‌ی مشخص گروهی بر دیگر، نمی‌توان چندان در مورد بازاریابی سیاسی سخن گفت و احتمالا بازاریابی و رقابت‌های اصلی پس از رفتن نمایندگان به مجلس آغاز خواهد شد.

 

نویسنده: لیلا فلاحی سرابی؛ پژوهشگر و تسهیل‌گر اجتماعی
ماهنامه پیشران (آینده‌پژوهی کسب‌وکار)/‌بهمن‌‍ماه 98