Project Description
تاریک و روشنِ مشاغل مستقل
به ریچارد پیشنهاد کردم سربازان آزاد من را به خدمت بگیرد، و او نپذیرفت — پس من آنها را به سوی «هال» (شهری در شمال انگلستان) هدایت خواهم کرد، کشتیها را تصرف، و سوار بر آنها به سوی «فلاندرها» میرانیم؛ به لطف این دوران پرحادثه، مرد عمل همیشه کاری برای اشتغال پیدا خواهد کرد.
بخشی از رمان «آیوانهو» را خواندید، نوشتهی سِر والتر اسکات رماننویس اسکاتلندی، این رمان قدیمیترین متن موجود است که در آن و در اوایل قرن نوزدهم از کلمهی Free Lances استفاده شده است به معنی سربازان آزادی که برای هر ملت یا شخصی که پول بیشتری پرداخت کند، میجنگند. در متون کهن فارسی نیز برای اشاره به سربازانی که در ازای دریافت پول برای پهلوان، فرمانده یا پادشاهی به جنگ میرفتند از کلمهی سپاهی استفاده میشد:
زر بده مرد سپاهی را تا سر بنهد / وگرش زر ندهی سر بنهد در عالم1
همچنین در شاهنامه به تصحیح خالقی مطلق، هومان ویسه برای مخفی کردن هویت خود در نزد رستم و برای اینکه بگوید تعلق خاطری به سپاه توران ندارد از کلمهی «سپاسی» استفاده میکند یعنی با مِنَّت و برای کمک به تورانیان در جنگ حاضر شده است:
من از وَهر با این سپاه آمدم / سپاسی بدین رزمگاه آمدم
اما بعدها در زبان انگلیسی واژهی فریلنس حامل بار معنایی گستردهتری شد به این صورت که برای ارجاع به سیاستمداری بدون وابستگیهای سیاسی یا جناحی از آن کلمه استفاده شد. این کاربرد تحت تأثیر عوامل پیدرپی و مهمی مانند گسترش شهرنشینی جدید و دیجیتالیشدن و فراهم آمدن امکان دورکاری و بیمههای خویشفرما، کمکم به همهی مشاغل کشیده شد و امروزه واژگان فریلنس و فریلنسر اشاره به فردی دارند که بدون تعهد ثابت یا بلندمدت به یک کارفرما، کار میکند یعنی به شکل پروژهای با کارفرماهای مختلف کار میکند و به یک کارفرما و محل کار ثابت وابسته نیست.
با این که مدتی از ورود واژهی فریلنس و فریلنسر در زبان فارسی و استفاده از آن میگذرد اما فرهنگستان زبان و ادب فارسی هنوز معادلی برای آن پیشنهاد نداده است. نویسندگان در برخی متنها از «مشاغل مستقل» به عنوان معادل Freelancing استفاده کردهاند اما برای Freelance یا Freelancer هنوز معادل مناسب و کاربردی پیشنهاد نشده است. معمولا وقتی واژهای جدیدی وارد زبان فارسی میشود مدت کوتاهی فرصت داریم تا جایگزین یا معادل آن را پیشنهاد کنیم وگرنه کاربرد آن واژه شتابان افزایش مییابد و واژه میان مردم رایج میشود. در آن صورت، جایگزین کردن آن واژه با معادل فارسی بسیار دشوار و در مواردی غیر ممکن میشود. ما فعلا در این یادداشت از دو کلمهی «مستقل» و «نیروی مستقل» به جای Freelance و Freelancer استفاده میکنیم تا شاید در آینده بتوانیم معادل بهتری برای آنها بیابیم.
با ظهور و رشد اقتصادِ مشاغل مستقل فرصتهای جدیدی برای مردم در سراسر جهان پدید آمده که پیش از آن سابقه نداشته است. در این نوع از فعالیت اقتصادی، نیروهای مستقل امکان یافتهاند تا بدون درگیر شدن با محدودیتهایی نظیر مکانِ جغرافیایی، جنسیت، طبقهی اجتماعی، مدرک تحصیلی، اعتقادات و… به کار و کسبِ درآمد بپردازند. امروز درصد کمی از نیروی کار در این نوع اقتصادِ وابسته به فناوری فعالیت میکنند اما به نظر میرسد پیامد و تاثیرِ رشدِ مشاغل و نیروهای مستقل درآینده بر اقتصاد و اجتماع بسیار بیش از امروز باشد. حال باید دید تاکنون چه طیفی از مشاغل مستقل در ایران به وجود آمده است؟ در ادامه این مشاغل را بررسی میکنیم.
نوآوری تحولآفرین بدون تولید هیچ محصولی
در گذشته کارآفرینان تصور میکردند برای راهاندازی یک کسب و کار تحولآفرین یا باید یک محصول یا خدمات کاملا جدید خلق کنند و یا شکل کار یک صنعت را از حالت سنتی به حالت فناورانه تغییر دهند. در هر دوی این حالتها، محصول یا خدمات باید حاصلِ کارِ شرکتی بود که به کارآفرین تعلق داشت. اما وقتی جِف بِزوس2 با راهاندازیِ آمازون به عنوان خرده فروشیِ آنلاین در سال 1994 کار خود را آغاز کرد، هیچ محصولی برای ارائه نداشت. او تنها بستری دیجیتال را فراهم کرد تا فروشندگانِ سراسر جهان به خریداران بالقوهی محصولاتشان دسترسی بهتر و سادهتری پیدا کنند. در چشماندازی که آمازون پیشروِ آن بود کسبوکارهای زیادی خلق شد که یکی از آنها اوبر3 بود.
اوبر مالک هیچ تاکسی یا خودرویی نیست و هیچ رانندهای را استخدام نکرده است و در عوض برای رانندگانِ جهان امکانی را فراهم کرده است تا به حجم عظیمی از مسافران بالقوه دسترسی پیدا کنند و به این ترتیب صنعتِ میلیون دلاریِ حمل و نقل عمومیِ آنلاین شکل گرفته است. در ایران اسنپ، تپسی، کارپینو، تاچسی و الوپیک، برخی نمونههای مشابه و معروف این صنعت هستند. به این ترتیب، افراد نیز میتوانند با اوبر و کسبوکارهای مشابه آن کار کنند بدون این که تعهد دایمی به کار با آن داشته باشند. رانندهی اسنپ نیروی مستقلی است که ممکن است با تپسی هم کار کند یا روزی با این و روی با آن کار کند.
از مزایای مشاغل مستقل یکی هم این است که معمولا فضای مردسالاری کمتر در آنها اثرگذار است. برای نمونه، یکی از مزایای تاکسیهای آنلاین در ایران این بوده است که زنان هم توانستهاند مانند مردان به عنوان راننده در امنیت نسبتا بهتری مشغول به کار شوند و کسب درآمد کنند. این مورد را مقایسه کنید با کار کردن زنان در آژانسهای تاکسی تلفنی که تقریبا برای زنان نشدنی بود. شفافیت و سوابق مشاغل اینترنتی بیشتر است و سادهتر نیروهای کار آزاد را جذب میکنند. این نیروها هم آزادی بیشتری دارند و کمتر تحت تأثیر مقررات دولتی یا عرفهای اجتماعی دستوپاگیر هستند گرچه از نظر کارکردی، بیشتر تحت کنترل هستند و کار تخصصی خود را معمولا بهتر از نمونههای پیشین انجام میدهند.
تقریبا همزمان با اوبر بسترهای فناورانهی دیگری نیز شکل گرفت. این بار نه برای وصل کردنِ فروشنده یا خدماتدهنده به مشتری بلکه برای دسترسیِ آسانِ کارفرما به نیروی کار و برعکس. این بسترهای فناورانه در غالب وبسایتهای مشاغل مستقل شکل گرفتند. آپورک4 و وبسایت فریلنسر5 از جمله بزرگترین وبسایتهای مشاغل مستقل هستند. کارفرمایان و صاحبان کسبوکار میتوانند در این وبسایتها به نیروهای مستقل با انواع مهارتها دسترسی پیدا کنند و پروژهی خود را به آنها سفارش دهند. در این بسترها انواع مختلفی از مشاغل موقت که به صورت پروژهای تعریف شدهاند، یافت میشود مثل برنامهنویسی، حسابداری، مشاوره، تایپ، ترجمه، نویسندگی، طراحی گرافیک و … . در نمونههای ایرانی تنوع شغلها کمتر است ولی رشد تدریجی تنوع در مشاغل دیده میشود. از پایگاههای اینترنتی معروف ایرانی میتوان به مجموعه پایگاههای کارایران6، پونیشا7 و مامانپز8 اشاره کرد.
اندازهی اقتصادِ مشاغل مستقل چقدر است؟
در ایران هنوز پژوهشی آکادمیک در مورد اندازهی اقتصاد مشاغل مستقل و میزان درآمد و تعداد نیروهای مستقل صورت نگرفته و آماری در این مورد وجود ندارد. جا دارد که استادان و دانشجویان اقتصاد، مدیریت بازرگانی، کارآفرینی و دیگران دست به کار شوند و سازمان آمار هم این مورد را جدی بگیرد. آمارهای جهانی همگی روندِ رو به رشد این نوع مشاغل را نشان میدهند. در گزارشی که اتحاد فریلنسرداتکام و آپورک منتشر کرده است در سال 2018 از هر 3 نفر نیروی کار امریکایی یک نفر مستقل شده است و در مجموع 56.7 میلیون نیروی مستقل کار در امریکا فعالیت میکنند.
در بریتانیا طبق گزارش پایگاه اینترنتی Consultancy.uk حدود 5 میلیون نفر به صورت مستقل کار میکنند که این عدد به معنای 15 درصد نیروی کار است.
یک شرکت ارائهدهندهی خدمات مالی در امریکا به نام پِیونیر9 در سال 2018 با انتشار گزارشی10 نتیجهی مصاحبه با 21.000 نیروی مستقل را که در 170 کشور مختلف زندگی میکنند، بررسی کرده است. یافتههای کلیدیِ این نظرسنجی را در ادامه مرور میکنیم:
- متوسط جهانیِ نرخ دستمزدِ ساعتی که به نیروهای مستقل پرداخت میشود 19 دلار است، این مبلغ از متوسط دستمزد ساعتی در اکثر کشورهایی که نیروهای مستقلِ مصاحبه شونده در آنجا زندگی میکردند بیشتر بود.
- افراد مستقل از نظر سنی جواناند. بالای 50 درصد پاسخدهندگان زیر 30 سال هستند. در عین حال نیروهای مستقلِ مسنتر، بیش از همتایان جوان درآمد کسب میکنند.
- نیروهای مستقل با مدرک تحصیلیِ بالاتر از کارشناسی، نسبت به آنهایی که مدرک کارشناسی یا مقطع متوسطه دارند، درآمد بیشتری کسب میکنند.
- بدون در نظر گرفتن موقعیت مکانی خود نیروهای مستقل، بیش از دو سوم آنان برای کارفرمایانی در امریکای شمالی کار میکنند و در نیمی از آنان برای کارفرمایانی که در اروپا هستند.
- بیش از 80 درصد شرکتکنندگان در این نظرسنجی همزمان در 1 تا 3 پروژه کار میکنند.
- تقریبا نیمی از نیروهای مستقل به طور متوسط 30 الی 50 ساعت در هفته کار میکنند.
- بیشترین ساعت فعالیت در هفته مربوط به آن دسته از نیروهای مستقلی است که خدمات مالی، مدیریتی و منابع انسانی ارائه میدهند.
- نیروهای مستقلی که خدمات حقوقی ارائه میدهند بیش از سایر خدمات درآمد کسب میکنند (ساعتی 28 دلار) اما کمترین ساعت کار در هفته مربوط به این مشاغل است.
- بالاترین سطح رضایت شغلی مربوط است به نیروهای مستقلی که در حوزهی فناوری اطلاعات و برنامهنویسی کار میکنند.
- حدود سه چهارم از نیروهای مستقل، پروژهها را از طریق بازارها و بسترهای برخط (آنلاین پیدا) میکنند.
- طبق نظر 54 درصد از پاسخدهندگان، فیسبوک مناسبترین شبکهی اجتماعی برای تبلیغ و معرفیِ کار نیروهای مستقل بوده است.
مشاغل مستقل در آینهی سیاه
رشد سریع بسترها و مشاغل مستقل در سراسر جهان این سوال را پیش میکشد که این سبک از کار و زندگی تا چه اندازه ممکن است بر بهبود کیفیت زندگی تاثیر داشته باشد؟ برخی صاحبنظران، این نوع از فعالیت اقتصادی را فرصتی برای افزایش کارآفرینی، خلاقیت و ظهور شغلهای جدید و منعطفتر میبینند که در عین حال به نیروی مستقل اجازه میدهد میان کار و زندگی خود تعادل بیشتری برقرار کند. با فرصتی که مشاغل مستقل به وجود آوردهاند هر انسانی میتواند از منابعی که در اختیار دارد نظیر ذهن، زمان، توانایی فیزیکی، خودرو، رایانه و… برای کسب درآمد بهره ببرد. با این حال، مواردی که ذکر شد تنها یک روی سکهاند، روی دیگر مشاغل مستقل ابهاماتی است که مورد پرسش بسیاری از منتقدین قرار گرفته است و هنوز دولتها یا نهادهای اجتماعی پاسخی برای آنها ندارند.
اکثر گزارشها بر این امر تاکید کردهاند که شرکتها به سمت برونسپاری و استفادهی هرچه بیشتر از نیروهای پارهوقت و مستقل پیش خواهند رفت که این خود به معنی تعدیل نیروی بیشتر در آینده است. از یک طرف با ادامهی این روند، شمار بیکاران بیشتر میشود و از طرف دیگر بر تعداد نیروهای مستقل که به اجبار و یا به دلخواه این نوع کار کردن را برگزیدهاند افزوده میشود. در نتیجه رقابت برای به دست آوردن پروژهها شدیدتر شده است و احتمالا به تدریج از قدرت چانهزنی نیروهای کار کاسته میشود. با این تفاسیر، دستمزدهای انجام پروژهها ممکن است درآینده به مرور کمتر شود. در پی این وضعیت، نیروهای مستقل ممکن است استرسهای عصبی بیشتری متحمل شوند و فشار کار و هزینههای زندگی بیش از پیش بر دوش آنان سنگینی کند. این در حالی است که دولتها هنوز تمهیدی برای اصلاح قوانین کار و حمایت از نیروهای مستقل پیشبینی نکردهاند و احتمالا با توجه به بیرون ماندن عمدهی فعالیت اقتصاد مستقل از پایش دولتی، برای این کار همین امروز هم دیر شده باشد.
شاید همین وضعیت را فرصتی بدانیم برای قطع دست دولت و توزیع تصمیمگیریها و امور در جامعه. با این حال باید به یاد داشته باشیم که هنوز دولتها وجود دارند و بیرون ماندن این کارها از نظارت دولتی به معنای دوری آنان از دست نیرومند دولت نیست. دولتها نیز از پیامدهای اجتماعی و سیاسی احتمالی تشدید رقابت در فضای اقتصاد مستقل و جنبش احتمالی محرومان در آیندهی این فضا، بیبهره نخواهند ماند. یعنی اینک با اقتصادی مستقل سروکار داریم که فعلا همه چیز در آن عادی و حتی بهتر از عادی است اما زمانی که بحران فرا برسد، اهرمی برای مداخله در بحران وجود نخواهد داشت. در فضای کسبوکارهای مستقل باید به ابزارهای اجتماعی بیش از ابزارهای دولتی فکر کرد و در جهان امروز و به ویژه در ایران، این کار، آسان نیست چرا که تجربهی چندانی در این زمینه نداریم.
وضعیت میزان رضایت از کار چگونه است؟ آیا میزان رضایت از مشاغل مستقل برای همه برابر است؟ اصلیترین ویژگیِ بسترهای مشاغل مستقل نظیر آپورک این است که در مقیاس جهانی کار میکنند. حتی انگیزهی اصلی راهاندازی وبسایتِ اولیهی آپورک ایجادِ امکان همکاری میان دو دوست، یکی ساکن یونان و دیگری ساکن امریکا بود. در این بسترها نیروهای مستقل از سراسر جهان با نیازهای متفاوت برای یافتن شغل با یکدیگر رقابت میکنند. میزان رضایت جوانی که مثلا در آسیای جنوبی کاری را با ساعتی 19 دلار انجام میدهد با مرد میانسالِ ساکن ایالات متحده که به تازگی بازنشسته یا اخراج شده است و برای گذران زندگی مجبور است مستقل کار کند، زمین تا آسمان تفاوت دارد. از منظر نگارنده که در ایران زندگی میکند و نتایج زیادهخواهیهای امریکایی را دیده است، شاید این مورد خوشحال کننده باشد اما به سرعت یادمان میآید که ما تحریم هستیم و امکان استفاده از بسترهای مستقل برای ما تقریبا غیرممکن است حتی قبل از تحریمهای اخیر امریکا که بسیار شدیدتر از گذشته هستند به یاد میآوریم یک برنامهنویس بعد از چندین ماه انجام پروژه در وبسایت فریلنسرداتکام و کسب 4000 دلار درآمد، هنگام تسویهحساب متوجه شد به دلیل تحریم امریکا حساب وی مسدود شده است و او نمیتواند هیچ مبلغی دریافت کند. به طور مشابه در بسترهای ایرانی گرفتن پروژه برای شخصی که در کلانشهرها نظیر تهران یا مشهد زندگی میکند بسیار دشوارتر از نیروی مستقلِ ساکن در شهرهای کوچکتر است زیرا در این شهرها هزینهی زندگی پایینتر است و نیروی مستقل میتواند مبلغ پایینتری برای انجام پروژه پیشنهاد دهد. بنابراین نباید اندیشید که کار مستقل در بستری عادلانه تقسیم میشود.
وبسایتها و بسترهای مشاغل مستقل اغلب برای تبلیغِ خود بر مشکلات کارِ مستقل سرپوش میگذارند. مثلا برای جذب نیروهای مستقل میگویند این نیرو رئیس خودش است و یک نیروی مستقل، منوی خدمات، قیمتها و بازار هدفش را خودش تنظیم میکند! این در حالی است که نیروهای مستقل اغلب در اضطراب دایمی برای به دست آوردن کار بعدی هستند و شاید به همین دلیل چند کار را همزمان با هم قبول میکنند. کارفرما در این مدل نیروی کار را بیمه نمیکند و اگر ساختار خوبی برای بیمههای خویشفرما وجود نداشته باشد یا نیروی کار به دلیل ترس از میزان هزینهای که باید آنجا انجام دهد، از خیر بیمه بگذرد، از کارافتادگی بزرگترین خطر برای نیروهای مستقل خواهد شد.
اگر آینه را برای دیدن سیاهیها بیشتر جلا دهیم، وضعیت آینده حتی از پیشبینیهای جورج اورول هم ممکن است بدتر شود. در سناریوهای بدبینانه، شرکتها کمکم کارکنان خود را تعدیل میکنند و نیروی کار که تصور میکند میتواند مستقل کار کند و به مدد تبلیغاتِ بسترهای کارِ مستقل فکر میکند رییس خودش است دیگر به فکر اعتراضهایی مثل اعتراضات جنبش وال استریت نمیافتد. به مدد پیشرفت فناوری، بسیاری از کارها توسط رباتها و نرمافزارها انجام میشود و در پی آن، شرکتها دیگر به نیروهای دورکار و مستقل نیاز چندانی نخواهند داشت. برای اولین بار در طول تاریخ، حکومتها که همیشه برای تولید ثروت به کشاورزان برای کار روی زمین و کارگرها برای تولید محصول در کارخانهها و به سربازها برای جنگافروزی و کشورگشایی نیاز داشتند، خود را بینیاز از انبوه خلق احساس خواهند کرد. پرسش ناگزیر که برای طبقهی فرادست و حکومت پیش خواهد آمد این است که با این حجم از مردمِ زیادی و بیکار چه باید کرد؟
برخی آیندهپژوهان بر این باور هستند که برای حل این معضل تا سال 2030 درآمد پایهی همگانی11 در اکثر کشورهای توسعه یافته عملیاتی خواهد شد. اما کشورهایی با حکومتهای تمامیتخواه آیا همین راهحل را انتخاب میکنند یا ممکن است به سوی عقیمسازی انبوه و یا حتی بدتر، نسلکشیِ سیستماتیک پیش بروند؟ شاید هم نوعدوستی و انسانیت آنقدر قدرتمند باشد که ما را قادر سازد از دایرهی محدودِ خانواده و اطرافیان خود فراتر برویم و سعی کنیم با هممیهنان خود و حتی همهی مردم جهان همدردی کنیم و چارهای دیگر بیندیشیم.
نویسنده: مجتبی یکتا؛ برنامهنویس ارشد
ماهنامه پیشران (آیندهپژوهی کسبوکار)/مهرماه 98
پینوشت؛
[1] سعدی، گلستان
Jeff Bezosا[2]
Uberا[3]
Upworkا[4]
freelancer.comا[5]
kariran.netا[6]
ponisha.irا[7]
[8] mamanpaz.ir پایگاهی اینترنتی در ایران است. با استفاده از بستر فراهم آمده در آن، آشپزها میتوانند در خانه یا هر جای دیگری آشپزی کنند و از طریق این سایت، سفارش دریافت کرده و غذای خود را به فروش برسانند.
Payoneer ا[9]
https://www.payoneer.com/downloads/freelancer-income-report-2018.pdfا[10]
(UBI (Universal Basic Incomeا[11]
دیدگاه خود را بنویسید